تاريخچه
اگر دو گروه از مومنان با يکديگر به جنگ پرداختند ميان آنها صلح و سازش برقرار نماييد.«حجرات:9»
وساطت(1)
از زمانهاي خيلي قديم شکل گرفت.تاريخ دانان اين فعاليت را مربوط به زمان بازرگانان فينيقيه و همچنين شهربابل مي دانند.در يونان قديم بصورت واسطه هاي غير نظامي و سپس در تمدن روم وساطت شناخته شد.رومي ها با نام هاي مختلف کار وساطت را انجام مي دادند.
بعضي تمدنها شخص ميانجي را فردي مقدس مي دانستند و احترام فراواني به او ميگذاشتند ونقش او تا حدي مثل حکيم يا رئيس قبيله بود.
در کشور ما اولين تجربه هاي عدالت مشارکتي بصورت رسمي به سال 1312برميگرددکه به منظور ساماندهي امور قضايي و اداري منطقه لرستان انجام شد و بصورت دادگاهي مرکب از سه نفر (يکي از اعضا بومي و محلي) بود.سپس درسال 1332بعد از دوره اي توقف طولاني در اين زمينه لايحه هيأت حل اختلافات محلي در سي ماده به تصويب رسيد ولي اين لايحه به علت جو سياسي واجتماعي حاکم بر زمان اجرا نشد سپس قانوني براي رسيدگي و حل اختلافات ايلات و عشاير تهيه شد که از راه کدخدامنشي و اصلاح اختلافات دعاوي را فيصله ميداد.
خانه هاي انصاف(مرکب از پنج نفر، سه نفر عضو اصلي ودو نفر عضو علي البدل) در سال 1344براي رسيدگي به دعاوي ساکنان روستا تشکيل شد.اعضاي خانههاي انصاف سه سال و با انتخابات عمومي از ميان واجدين شرايط انتخاب ميشدند.در سال 1348 در شهرهاي مختلف کشور نيز 91 شوراي داوري فعال شد.در سال 1356 قانون جديد شوراهاي داوري تصويب شد و بر اساس اين قانون به منظور رسيدگي و حل اختلافات ساکنان شهرها شوراهاي داوري در هر شهر يا در چند محدوده از شهرها تشکيل ميگرديد. شوراي داوري داراي يک مشاور بود که از طرف دادگستري از بين قضات شاغل يا باز نشسته يا وکلاي دادگستري يا سردفتران تعيين ميشد که حتما مي بايست از اهالي همان شهر باشند.عضويت در شورا افتخاري بود و نظارت بر عملکرد شورا واعضاي آن به وسيله قضات و مشاوران تعيين شده صورت مي گرفت.
امروزه حل اختلاف با نامهاي متفاوت ولي با روشهاي تقريبا يکسان در کشورهاي ديگر نيز انجام ميشود که چند نمونه از آنها را بررسي مي کنيم.
براي رفع کشمکش ها از طريق واسطه هاي داوطلب در سال 1970در چند شهر بزرگ انجمن هايي تشکيل شد.موفقيت اين تجربه موجب ايجاد صدها برنامه ديگر شد وامروزه برنامه هاي اين انجمن ها در ايالات متحده پيشرفت کرده است.
انجمن وساطت اين چنين توصيف مي شود:
- استفاده از داوطلبان آموزش ديده .البته نيازي نيست که اين اشخاص مدارک تحصيلي يا حرفه اي داشته باشند.
- ايجاد يک شعبه خصوصي يا عمومي رايگان با مديريت يک کميته مشورتي
- ارتباط مستقيم با اجتماع از طريق ارجاع وکوشش در کاهش موانع در خدمات فيزيکي،زباني،فرهنگي و اقتصادي
- سرويس دهي به مشتريان بدون توجه به قدرت پرداخت آنها
- ابداع، تسهيل وآموزش در انجمن که موجب تغييرات سيستماتيک مثبت ميشود.
- شرکت در فعاليتهاي اطلاع رساني وآموزشي
- ايجاد يک مکان براي رفع مجادلهها در مراحل ابتدايي
- ارائه پيشنهاد به سيستم قضايي در هر مرحله از دعوي
انجمن وساطت(2) ( CMS)
کار دراين انجمن داوطلبانه، قابل اجرا، غيررسمي، بارضايت وقابل پرداخت است.
مراحل :
- ابتدا شخص با تماس تلفني مشکلش را عنوان مي کند وشخص هماهنگ کننده تصميم ميگيرد که آيا وساطت در اين مورد مفيد است يا نه؟
- اگر هر دو طرف دعوي موافق بودند زماني مناسب اعلام مي شود.
- افراد با تجربه و کارآزموده در محيطي محترمانه وسالم به طرفين کمک ميکنند تا در مورد مشکلشان صحبت کنند ونقطه مشترک را بيابند.
- طرفين هر کدام فرصت دارند تا داستان خود را تعريف کنند.
- به کمک شخص ميانجي طرفين راه حلهاي مورد قبول را پيدا ميکنند.
- توافق نوشته ميشود ودو طرف آن را امضا مي کنند.
در هر وساطت دو عضو شرکت ميکنند.اعضا بايد حداقل 40 ساعت آموزش عمومي بر اساس شرايط تقاضا داشته باشند.هم چنين در مناطق خاص بر اساس نياز آموزش قوانين مستاجري، ايمني، سلامت روحي ورواني وآشنايي با سياستها و احکام تشريفات قانوني انجام مي شود.
عملکرد اعضا ميانجي در وساطت:
- به طرفين گوش مي کنند تا موضوع را بيان کنند.
- سوالهايي ميپرسند تا دو طرف آگاه شده موضوع را درک کنند.
- طي مراحل حل مشکل طرفين را راهنمايي ميکنند.
- به آنها کمک ميکنند تا توافق ايجاد شود و رضايت حاصل شود.
ميانجيها جانبداري نميکنند، قضاوت نميکنند، سرزنش نميکنند يا به طرفين نميگويند چه کنند وآنها را مجبور نميکنند که تصميم بگيرند بلکه به آنها کمک ميکنند تا صحبت بين طرفين دعوي آسان شود وبتوانند توافق کنند.
حل اختلاف(3)
طي ده سال گذشته در انگليس هم حل اختلاف خدماتي به مردم ارائه داده است.ابتدا کار بصورت وساطت بين همسايگان،افراد جوان و وابستگان آنها شروع شده وامروزه در صددتوسعه اين خدمات در محل کار هم مي باشند.
افراد واسط بصورت راهنمايان و افراد کارآموز داوطلب هستند.تامين حقوق اين افراد از طريق منابع گوناگون از جمله مشتريان آنها و سازمانهايي مثل سازمان مسکن صورت مي گيرد و در مجموعه اين افراد متخصصاني هم جهت رفع مشکلات مردم خدمت ميکنند.از جمله موارد مورد بررسي رفع آزارهاي همسايگي و رفتارهاي ضد اجتماعي است.
خدمات
- ارزيابي شکايات واختلافات بصورت رايگان
- تمرکز بر همه گروهها وکسب نتايج مطلوب
- وساطت(باتوافق طرفين) وتسهيل گفتگوهاي دشوار
- برگزاري جلسات حل اختلاف(ترتيب ملاقات در هر مرحله از بررسي شکايت وتحقيق وتشکيل هيأت بررسي، دادگاه محکمه ودادرسي يااستعلام شکايت مردم از دولت)
- هدايت کشمکش ها(برگزاري جلسات مختص هر طرف و جداگانه و تعديل واکنشها)
- تحقيق موضوع و داوري(بصورت پرسش و بازرسي کامل و پيش بردن جلسه)
- آموزش مهارتهاي وساطت
حل اختلاف(4)
به معني حل اختلاف اختياري است وقتي که طرفين دعوي موافقت ميکنند از خدمات يک شخص ميانجي5استفاده کنند.اين شخص به طور جداگانه با طرفين ديدار مي کند و تلاش او بر حل اختلاف است .او اين کار را با کاهش تنشها، افزايش ارتباطات،تفسير موضوع،رسيدگي اصولي، کشف راه حلهاي پنهاني و حل وفصل گفتگويي انجام ميدهد.
اين روش حل اختلاف با داوري و حکميت6 تفاوت دارد.زيرا در مراحل حل اختلاف اعتبار قانوني وجود ندارد وشخص ميانجي معمولا قدرتي براي جستجوي شواهد و يا تماس با شاهدين ندارد.در اين مورد تصميمي نوشته نميشود و راي هم داده نميشود.بنابراين روش فوق با وساطت هم متفاوت است زيرا در اغلب موارد هدف اصلي حل اختلاف با اعطا (امتياز انحصاري) است ولي در وساطت7شخص ميانجي سعي ميکند بحث را به سوي خوشبين نمودن طرفين پيش ببرد، احساسات را به سوي دلايل موجه معطوف نمايد و مسائل ارائه شده را دوباره قالببندي کند.
در اين نوع حل اختلاف طرفين به ندرت يا هيچ وقت با هم در حضور شخص ميانجي روبرو نميشوند وشخص آشتي دهنده از هر دو طرف بهطور جداگانه ميخواهد که فهرستي از همه موارد(پيامدهايي که از حل اختلاف انتظار دارند) تهيه کنند.در مرحله بعد از آنها ميخواهد که بهطور جداگانه موارد را به ترتيب اهميت مرتب کنند و طرفين را تشويق ميکند که هر کدام موارد را يکي يکي از مورد کم اهميت بگويند تا به موارد مهمتر برسند.به ندرت طرفين تقدمهاي همانند دارند ومعمولا هر کدام مواردي را ميگويند که طرف ديگر يادداشت نکرده است.بنابر اين شخص آشتي دهنده به سرعت موفق ميشود به طرفين کمک کند به يکديگر اعتماد کنند.اکثر آشتي دهندگان، مذاکره کنندگان ماهري هستند واين افراد معمولا تحت حمايت ارگانهاي غير دولتي هستند.
حل اختلاف در محل کار
ناسازگاريها در محل کار هم ميتواند انواع اختلافات را موجب شود.براي مثال اختلافات بين کارکنان، اختلافات قراردادي در مورد تصرفات ، شرايط اشتغال وادعاهاي کارکنان در مورد پاداشها از اين قبيل هستند.
در محلهاي وسيع کاري اختلافات براي کساني پيش ميآيد که ارتباطات کاري مداوم با يک سيستم بسته دارند ودر اين موارد وساطت جهت حل اختلاف مناسب است.اما در سازمانها ارتباطات پيچيدهاي مثل سلسله مراتب، امنيت شغلي ورقابت وجود دارد که کار وساطت را مشکل مي کند.
چرا حل اختلاف از طريق وساطت؟
دلايلي که موجب مي شود به جاي دادگاه و وکيل به مراکز حل اختلاف مراجعه کنيم:
- حل مشکلات از طريق وساطت ارزانتر از دادگاه است اگر مبلغي هم دريافت شود زمان حل مشکل بسيار کمتر است.شايد موردي که در دست وکيل است ماهها و حتي سالها طول بکشد تا رفع شود اما از طريق وساطت طي چند ساعت مشکل حل ميشود و زمان کوتاهتر يعني هزينه کمتر.
- وساطت مراحل محرمانهاي دارد در صورتي که ممکن است دادگاه عمومي باشد.آنچه در وساطت اتفاق مي افتد کاملا محرمانه باقي ميماند.در وساطت در اکثر مواقع سيستم قانوني نميتواند واسطه را مجبور به شهادت درباره جريان وساطت کند تنها استثناء اين موارد سوء استفاده از کودکان يا اعمال جنايي است.
- در اين روش امکانات متنوعي براي حل مشکل وجود دارد و راه حل توسط دو طرف انتخاب مي شود.بر خلاف اين که در دادگاه احتمال دارد هيچ کدام از طرفين از نتيجه بدست آمده راضي نباشد.اما چون در وساطت طرفين توافق مي کنند نتيجه اعلام شده از طريق ميانجي به سادگي پذيرفته ميشود.در هر صورت توافق ايجاد شده در وساطت در دادگاه هم قابل اجرا است.
- مراحل وساطت تلاشي دو طرفه است وکساني که براي حل مشکل خود به اين مراکز مراجعه ميکنند ميخواهند بهطور مسالمت آميز مشکل خود را حل کنند نه اين که مقابل يکديگر قرار بگيرند. هر طرف متمايل است شرايط طرف مقابل را درک کند و براي حل مشکل در نظر بگيرد.
- و بالاخره حل مشکل از اين طريق توسط شخص سومي که بيطرف است انجام ميشود.اين شخص با توجه به احساسات و ارتباطات طرفين جريان را پيش مي برد،توصيه حقوقي نميکند و به طرفين کمک ميکند تا بهترين راه را پيدا کنند.
آن چنان که مشخص است حل اختلاف از طريق افراد واسطه در مراکز موجود در کشورها اساسي مشابه دارد و يا اين که حداقل با هدفي مشابه يعني حل مشکلات مردم در فرصتي کمتر و به روشي آسانتر پيش ميرود.ميتوان گفت وساطت نه تنها مي تواند روشي براي حل اختلافات باشد بلکه ميتواند از وقوع کشمکشها هم جلوگيري کند.
------------------------
زيرنويس:
1.Mediation
2.Community Mediation Services
3.Resolve in West Berkshire
4.Conciliation
5.Conciliator
6.Arbitration
7.Mediation
منابع:
فتحي . حجت الله . مجله فقه وحقوق شماره 4 ، نقد و بررسي شوراهاي حل اختلاف
· Boulle, L (2005) Mediation: Principles Processes Practice, Australia, LexisNexis Butterworths.
· Cremin, H. 2007. Peer Mediation: Citizenship and Social Inclusion in Action. Maidenhead: Open University Press.
· Charlton, R. 2000. Dispute Resolution Guidebook. Star Printery Pty Ltd, Erskineville NSW.(2nd edition) Ligare Pty Ltd, Riverwood NSW.
نويسنده: اکبر روحي- کارشناسي ارشد مديريت و عضو شعبه 20 شوراي حل اختلاف