جنايتهاي انگلستان در طول تاريخ
1. جنايت انگليس در افغانستان
جنگ اول افغانستان و انگليس (1839 – 1842) در بخش جنوبي دره هلمند روي داد. اين جنگ، يکي از اولين لشکرکشيهاي بزرگ قرن نوزدهم در جريان رقابتها بر سر تصاحب قدرت و نفوذ در منطقه آسياي مرکزي بود که با عنوان بازي بزرگ امپراتوري بريتانيا شناخته ميشود. در اين جنگ تعداد زيادي از مردم حوالي هلمند به قتل رسيدند و ترس و وحشت در افغانستان به وجود آمد. در عين حال، آباداني و توسعه افغانستان متوقف شد و قتل و غارت در اين کشور فزوني يافت و تعدادي از غيرنظاميان در اين لشکرکشي کشته شدند.
2. اشغال هند و قحطيهاي کشنده
طي اشغال هند توسط نيروهاي بريتانيا، بر اساس منابع مختلف تاريخي، در دهه 1770 ميلادي بيش از 10 ميليون هندي تنها در ايالت بنگال اين کشور، بر اثر قحطي و گرسنگي، بيماري، بدرفتاري و شکنجه به دست نظاميان انگليس و يا بر اثر فشار کار اجباري جان خود را از دست دادند. از سال 1942 نيز قحطي ديگري به دليل تصميم استعماري دولت بريتانيا و شخص چرچيل در هندوستان به وقوع پيوست که در حدود 5 ميليون هندي ديگر را به کام مرگ کشاند. طي سالهاي 1942 تا 1944 بين 3 /5 تا 5 ميليون هندي بر اثر قحطي جان باختند.
به دستور چرچيل در اين سالها، تمامي کشتيهايي که براي انتقال مواد غذايي به هند مورد استفاده قرار ميگرفت، به انتقال تجهيزات و آذوقه براي نيروهاي نظامي انگلستان در شمال آفريقا به کار گرفته شدند و بدين ترتيب قحطي بزرگي اين بار نيز در ايالت بنگال هند جان ميليونها هندي را گرفت.
کشتار آمريت سر در پنجاب هندوستان به تاريخ 1919 يکي ديگر از فجايع جنگي انگليس در هندوستان است. در طي اين کشتار، معترضين به شکل مسالمتآميز در مکاني جمع شدند تا به حکومتداري امپراتوري بريتانيا و شرايط اقتصادي اعتراض کنند. نيروهاي انگليسي بهجاي شنيدن صداي معترضين تمام خروجيها را بستند و همه را به رگبار بستند. در عرض 10 دقيقه حدود 1000 نفر کشته و همين ميزان بهشدت زخمي شدند. پارلمان انگلستان سرتيپ ريجينالد داير فرمانده نيروها که دستور شليک را صادر کرده بود را احضار کرد ولي به وي مدال شجاعت داد و با پاداشي 900 هزار دلاري وي را ناجي هندوستان ناميد.
3. جنگ بوئر در آفريقاي جنوبي
انگلستان در طول جنگهاي بوئر (1900 تا 1902) چندين هزار انسان بيگناه را فقط براي جلوگيري از خطرات احتمالي شورش داخلي، در اردوگاههاي کار اجباري زنداني کرد. در عرض يک سال 10 درصد از مردم بوئر در مريضي و گرسنگي اين اردوگاهها مردند تا دولت بريتانيا به اهداف استعماري و اقتصادي خود در آفريقا برسد. سياستهاي انگليس براي کنترل مردم آفريقاي جنوبي حدود 48 هزار کشته غيرنظامي، شامل زنان و کودکان برجاي گذاشت. اين آمار جداي از 30 هزار کشتهشده جنگ بوئر است.
4. نسل کشي ايرانيان در سالهاي 1917 تا1919
در طول تاريخ، انگليس جنايات متعددي را درايران مرتکب شده است. يکي از آن جنايات کشتار تقريبا 40% از جمعيت ايران درطول سالهاي 1917 تا1919 ميلادي بوده است. به ديگر سخن انگليس تقريبا 9 تا 10 ميليون نفر از جمعيت ايران را در طول اين سالها قتل عام کرد.
درآن دوران انگليس نه تنها از پرداخت پول درآمدهاي نفتي ايران امتناع ميکرد بلکه غلات ايران را غارت کرده و نيز اجازه نميداد تا غلات و مواد غذايي از کشورهاي ديگر، نظير آمريکا، هند و ... وارد ايران شود و اين امر باعث شده بود تا قيمت مواد خوراکي و غلات در ايران به شدت افزايش يابد و قحطي ايران را فرا بگيرد و در اثر گرسنگي و سوء تغذيه بين 9 تا 10 ميليون نفر از ايرانيان طي دو سال جان خود را از دست بدهند.
براساس اسناد وزارت امور خارجه آمريکا، جمعيت ايران در سال 1914 ميلادي 20 ميليون نفر بوده است. اين جمعيت در 5 سال بعد، يعني در سال 1919 به 11 ميليون نفر تقليل يافته است و علت آن سياست نسلکشي انگليس در ايران بوده است.
5. بمباران شيمايي عراق توسط انگليس
بمباران شيميايي عراق به دستور چرچيل يکي از فجايع انساني در طول تاريخ است. انگليسيها سلاحهاي شيميايي خود را درعراق آزمايش کردهاند که مقدمات اشغال عراق در سال 2003 را فراهم کرد.
درسال 1919 سرهنگ آرتور هريس ملقب به هريس بمب افکن گفت: اعراب و کردها اکنون ميفهمند که معني واقعي بمباران چيست زيرا ظرف 45 دقيقه ميتوانيم روستاها و يک سوم ساکنان آن را نابود کنيم.
در آن زمان فرماندهي نيروي هوايي انگليس در آسياي غربي، آزمايش سلاح شيميايي بر اعرابي که سرسختانه مقاومت ميکردند را تقاضا کرد. وينستون چرچيل وزير جنگ وقت حمايت گسترده خود را از بکارگيري گازهاي سمي برضد عشاير عراق اعلام کرد. استفاده از گازهاي کشنده در سال 1920 نيز ادامه يافت. نيروي هوايي انگليس بار ديگر درسال 1925 از اين سلاحها براي سرکوب اهالي سليمانيه عراق استفاده کرد. انگليسيها پاسخ ناآراميهاي داخل عراق را با حملات شيميايي ارتش در جنوب، و بمباران جنگندههاي نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا در شمال و جنوب دادند. بمبگذاري، بمباران شبانه، بمبافکنهاي سنگين، بمبهاي تأخيري (که به خصوص جان کودکان را تهديد ميکند) همه و همه در طول حملات بر روستاهاي کاهگلي و سنگي توسط انگليس در کشور عراق رخ داد.
نيروي هوايي سلطنتي در آغاز به منظور سرکوب شورش اعراب و کردها و محافظت از ذخاير نفتي تازه اکتشافشده و محافظت از شهرکنشينان يهودي در فلسطين و دور نگاه داشتن ترکيه به عراق اعزام شد. چرچيل به خصوص بر استفاده از سلاحهاي شيميايي مصّر بود و ميگفت اين سلاحها بايد عليه "اعراب سرکش" به طور آزمايشي به کار روند. در اين راستا حملات به روستاها آغاز شد.
يکي ديگر از روشهاي انگليسيها در برخورد با عراقيان به رگبار بستن اهالي قبايل در حال فرار از آلودگي شيميايي بود. با اين روش چندين هزار عراقي ديگر نيز کشته شدند.
6. قتل عام مردم آلمان توسط انگليس در جنگ دوم جهاني
انگلستان و فرانسه در 3 سپتامبر 1939 عليه آلمان رايش اعلان جنگ دادند. دو روز بعد از اين واقعه انگلستان بمباران شهرها و جمعيت غيرنظامي آلمان را آغاز کرد. در 5 سپتامبر 1939 اولين حملات هوايي عليه شهرهاي کوکسهاون و ويلهلمشاون انجام گرفت؛ در 12 ژانويه 1940 شهر وسترلند بمباران شد. در 20 مارس، 110 بمب انفجاري و آتشزا بر فراز شهرهاي کيل و هرنوم رها شدند. در اين حمله يک بيمارستان به کلي تخريب شد. در آوريل 1940، بمبافکنهاي ارتش بريتانيا حملاتي فزاينده عليه شهرهايي انجام دادند که داراي هيچ نوع تأسيسات و اهميت نظامي نبودند.
وينستون چرچيل در 11 مي 1940، و درست يک روز بعد از انتصاب به عنوان نخستوزير و وزير جنگ تصميم گرفت دستوري مبني بر انجام حملات هوايي وسيع عليه مردم غيرنظامي آلمان صادر کند. با اين حال وي مردم انگلستان را از اتخاذ اين تصميم مطلع نکرد. قربانيان بمباران درسدن، تلفات و نحوه کشته شدن قربانيان، فجيعتر و فراتر از يک عمليات و بمباران ساده نظامي بود. هدف نيروهاي متفقين نابود کردن مردم آلمان به ترسناکترين شکل ممکن بود. وي در صبح روز بعد از بمباران به هواپيماهاي سبک دستور داد که بازماندگان بمبارانها را در ساحل رودخانه الب به رگبار ببندند.
7. کشتار مردم ايرلند شمالي
در شمال ايرلند شواهد معتبري در رابطه با تعداد موارد کشتار شهروندان غيرنظامي از سوي سربازان انگليسي موجود است. بين سالهاي 1970 و 2000 پرسنل نظامي انگليس بيش از 300 شهروند مرد، زن و کودک را به قتل رساندهاند. تمامي قربانيان غيرمسلح بودند و هيچ يک خطر جاني براي سربازان انگليسي به شمار نميرفتند. در ميان کشتهشدگان کشيشان کاتوليک، زنان مسن، کودکان و حتي دختران نوجوان به چشم ميخورند. اسنادي از دولت انگليس منتشر شده است که در سال 1972 به تمامي سربازان انگليسي متهم به کشتار شهروندان غيرنظامي در شمال ايرلند بخشودگي تعلق گرفت.
8. کشتار مردم يمن
شکنجهگاههاي عدن در يمن طي سالهاي 1963-1966 يکي ديگر از جنايتهاي انگلستان است. در دهه 1960 يمنيها براي در دست گرفتن بندرگاه يمن دست به کار شدند. انگليسيها بهترين راه سرکوب مخالفان را در ايجاد شکنجهگاههاي مخوف ديدند. نگهداري مخالفان در سلولهاي يخچالي با تن کاملاً برهنه موجب شد بسياري از آنها ذاتالريه بگيرند و از بين بروند. سوزاندن بدنها با سيگار، نشاندن زندانيان برهنه روي نيزه و تجاوز جنسي از ديگر شکنجههاي اين مراکز بود.