تبيين گستره مطالعه و پژوهش در موضوعات اسلامى
اين تحقيق براى تعليم و تعلّم و ارائه درس از سوى استاد و هم چنين براى پژوهش گران از آن رو اهميت دارد كه يك استاد يا پژوهشگر مىتواند گستره تحقيق و مطالعه خود را در موضوع مورد نظر، بر اساس ردهها و موضوعات اخص و وابسته شناسايى و دنبال كند و اين هدف، در بخش نظام يافته اصطلاحنامه به سهولت به دست مىآيد.
- P} ر ك: اصطلاحنامه علوم قرآنى327 تا- 440 اصطلاحنامه اصول فقه ص267 تا{P .373 مثلا هر گاه محققى بخواهد درباره "قياس" به عنوان يكى از مفاهيمى كه در اصول فقه مطرح مىشود، بررسى و پژوهش (دامنه دارى انجام دهد)، بايد از موارد ذيل اطلاع حاصل كند:
1- موارد كار برد مشابه و مترادف اين واژه را بداند كه عبارتند از:
"تمثيل منطقى"، "قياس اصولى"، "قياس تشبيه"، "قياس تمثيل"، "قياس فقهى" ر ك: همان ص192 و292
2- بايد بداند كه در علم اصول فقه قياس از نظر معنايى زير مجموعه چه مفهومى قرار مىگيرد. مانند: "ادله" و يا "ادلة غير معتبره".
3- و نيز بداند كه "قياس" چه زير مجموعههايى دارد. مانند:
"قياس ادنى"، "قياس اطراد"، "قياس اولويت"، "قياس تخريج مناط" و "قياس جلى"، "قياس خفى"، "قياس دلالت"، "قياس سبر"، "قياس صحيح"، "قياس طرد"، "قياس عكس". و...
4- "قياس" با چه واژه ها و مفاهيمى در اصول فقه ارتباط بحثى و يا تداعى معنايى دارد؛ هر چند آنها مترادف و اعم و اخص نيست، ولى يك نوع هم بستگى و رابطه اى دارد كه در تكميل بحث قياس مؤثر است.
با مراجعه به اصطلاحنامه اصول فقه، (بخش نظام يافته) در زير مجموعه "ادله" مشخص مىشود كه براى بررسى جامع از "قياس" - پژوهشگر، به بررسى حدود100 موضوع و اصطلاح نياز دارد كه بتواند با اطلاع همه جانبه به موضوع "قياس" بپردازد. و نيز پژوهشگران و اساتيدى كه مقاله هاى دائرةالمعارف ها را تهيه و تدوين مىكنند و يا دستيارانى كه پرونده هاى علمى مقالات را جمع آورى مىكنند - مىتوانند الگوى مطالب و گزينش اطلاعات را از بخشهاى ترسيمى و نظام يافته اصطلاحنامه بدست آورند، همان طور كه كتابداران در كتابخانه هاى تخصصى مىتوانند از بخش نظام يافته و ترسيمى براى رديف كردن منطقى كتابهاى خود بهره بگيرند كه به مراتب منطقى تر و مفيدتر از رده بندى هاى متداول است.
مانند:
اصول فقه
ادلة
ادله غير معتبر
قياس (اصول)
بج:تمثيل منطقى
قياس اصولى
قياس تشبيه
قياس تمثيلى
قياس فقهى
او:اجتهاد قياسى
اركان قياس
استحسان قياسى
تعارض عرف و قياس
حجيت قياس
شرايط قياس
قياس (منطقى)
مجارى قياس
نسخ قياس
(به لحاظ وضوح علت)
قياس اولويت
بج:قياس اولوى
قياس اول
قياس به طريق اولى
ادامه
ا. و:حجيّت قياس اولويت
قياس ادنى
قياس مساوى
قياس ادنى
ا. و:قياس اولويت
قياس مساوى
بج:قياس مساوات
(به لحاظ مسلك علت)
قياس مناسب
ا.و:مناسب
مناسبت
قياس شبه
بج:قياس اشباه
قياس غلبه اشباه
ا. و: وصف شهبى
قياس طرد
ا. و:طرد
وصف طردى
قياس سبر
ا. و: سبر وتقسيم
قياس تنقيح مناط
...............
...............
قياس تخريج مناط
...............
...............
قياس تحقيق مناط
...............
...............
قيا اطراد
قياس سريع الفار
قياس به الفاى فارق
(به لحاظ علم به علت)
قياس جلّى
...............
...............
قياس خفى
(به لحاظ نفس علت)
قياس دلالت
قياس علت
قياس در معناى اصل
...............
...............
(به لحاظ مبيّن علت)
قياس عقلى
قياس شرعى
(به لحاظ اعتبار)
قياس صحيح
قياس فاسد
(به لحاظ وجود مانع)
قياس عكس
قياس طرد
(به لحاظ نتيجه)
قياس قطعى
قياس مركب
قياس مركب الاصل
قياس مركب الوصف
قياس مستنبط العله
قياس منصوص العله
قياس ملائم
قياس مؤثر
وقتى كه روابط چهارگانه فوق يعنى مترادف، اعم، اخص و وابسته آشكار گشت، حد و مرز معنايى "قياس" در حوزه اصول فقه شناسايى مىگردد.
مجموعه اصطلاحات مترادف، اعم و اخص و وابسته نسبت به "قياس" يك مجموعه منسجم و مرتبطى را تشكيل مىدهند كه محقق با دستيابى به همه آن مفاهيم، قادر خواهد بود شناخت جامعى از قياس را به دست آورد. و محدوده مرتبطات مفهومى و واژگانى را تشخيص دهد - و الگوى بررسى و تحقيق خود را شناسايى كند.
اين مقدار آگاهى با مراجعه محقق به بخش الفبايى اصطلاحنامه اصول فقه به دست مىآيد؛ زيرا در آن جا"قياس" به عنوان يك اصطلاح در رديف الفبايى "ق" قرار گرفته و روابط معنايى اختصاصى آن با بقيه اصطلاحات در حوزه دانش اصول فقه با علائمى مشخص شده است.
لازم به يادآورى است كه اگر محقق بخواهد دامنه تحقيق خود را گسترش دهد و مفاهيم و مباحث فراتر و يا فروتر از "قياس" را بداند - يعنى بخواهد بداند قياس زير مجموعه چه مباحث كلى ترى قرار گرفته و يا پايين تر از اخص هاى آن، چه زير بخش هاى ريزتر و فرعى ترى قرار گرفته اند و يا در عِداد چه مفاهيم و مباحثى قرار مىگيرد، با مراجعه به بخش نظام يافته و ترسيمى، اين مقصود روشن تر خواهد شد. در آن جا ترسيم شده است، كه قياس زير مجموعه "ادله" - "ادله غير معتبر" و يا هر آن چه كه شأنيت دليل بودن را دارد - است.
و ادله "هم ارز"و در عِداد "اصول عملى" "اجتهاد و تقليد" "تعارض و تعادل و تراجيح" "مباحث الفاظ" و "ملازمات عقلى" قرار دارد. و همه اينها زير مجموعه عمده و "رده هاى اصلى" "اصول فقه" هستند و مباحثى از قبيل "شهرت"، "عرف" "استقراء"، "استحسان" و موارد ديگر مفاهيمى فروتر از قياس اند.
اين اصطلاحات (در باب قياس) حالت اعضاى يك خانواده را دارند كه با مرتبطات خود خانواده اى تشكيل مىدهند و سوابق و لواحق آنها را نيز مى توان پيگيرى و معين نمود.
با اين ديد كلى و مجموعى و همه جانبه اى كه از "قياس" به دست آمده است، راحت تر مىتوان سراغ منابع و مباحث رفت و طرح بحث در كلاس و يا تدوين طرح تحقيق را پى ريزى كرد.
اصطلاحنامه در تمامى اصطلاحات و موضوعات، اين وضعيت را ايجاد مىكند، كه علاوه بر بررسى و شناسايى جاىگاه هر اصطلاح به صورت خاص، رابطه آن را با مجموعه علم و در پيكره و شاكله كلى علم معلوم مىنمايد. و اين فرايند وقتى ميّسر خواهد شد كه روابط معناى مجموعه اصطلاحات بررسى و تصويب شده باشد.
موضوع نگارى منابع مختلف فقهى بر اساس ساختار اصطلاحنامه فقه
حال كه اين طرح در سطح كلان براى فقه فراهم شده و ساختار معنايى و ردهاى آن از نظر منطقى ترسيم گشته است، مرحله مهم ديگرى وجود دارد كه همان موضوع نگارى متون و منابع و اطلاعات پراكنده و گوناگون در كتب و منابع فقهى بر اساس اصطلاحات در اصطلاحنامه است كه با ظرافت و دقت خاصى بايد صورت گيرد و امورى مانند ذيل رعايت گردد.
1- متن مورد نظر با دقت مطالعه شود و اصطلاح و يا اصطلاحاتى كه آن متن را پى ريزى مى كنند و نمايانگر مفهوم واقعى آن هستند، از اصطلاحنامه فقه انتخاب شده، و صفحه و سطر متن مربوط روى برگه مخصوص تحقيق ثبت گردد.
2- در انتخاب اصطلاح، خاصترين عنوان، گزينش، و از كلى گيرى پرهيز شود.
3- در صورتى كه اصطلاح مورد نظر در اصطلاحنامه فقه يافت نشود، دو راه وجود دارد:
الف - از اصطلاح عام تر استفاده شود.
ب - اصطلاح مورد نياز با رنگ متفاوت از متن روى فيش ثبت شده و به عنوان "اصطلاح پيشنهادى" در برگهاى كه به اين منظور آماده شده است يادداشت شود.
4- براى نوشتن نشانى كتاب از "كد"استفاده شود و آن كد به همراه صفحه و سطر روى هر فيش نوشته شود... و مسائل ديگرى كه در مرحله فيش بردارى رعايت آنها ضرورى است.
ضرورت موضوع نگارى در مدارك فقه اسلامى
بديهى است، اين كار بسيار سنگين، دقيق و وقت گير است؛ ولى از مسائل مهم و ضرورى و بر زمين مانده در معارف و فقه اسلامى است. موضوع نگارى دقيق و كامل از مدارك و منابع فقهى از مسائل با ارزش و اولّى پژوهش محسوب مىشود؛ به نوعى كه تمامى مدارك موجود بايد يك بار و براى هميشه به صورت دقيق، مطالعه و بررسى و موضوع نگارى شود و زمينه موضوع نگارى مطالب نو به نو را به صورت دائم فراهم سازد تا دسترسى پژوهشگران و انديشه ورزان را به متون مختلف و موجود سهل و آسان نمايد.
اين كار بزرگ و مؤثر بايد توسط متخصصان در همان رشته و بر اساس اصول شناخته شده و صحيح صورت گيرد؛ چون استفاده كنندگان آن عمدتاً اساتيد، و انديشمندان و پژوهشگران در علوم اسلامى خواهند بود.
اين پژوهش بايد بر اساس طرح و ساختار تعريف شده اصطلاحنامه فقه ارائه شود و با استفاده از پنانسيل سرعت و دقت موجود در رايانه، طبق برنامه نرم افزارى، تنظيم و ظرفيت كار آيى آن چندين برابر گردد. به اين ترتيب محققان علوم و معارف فقه اسلامى براى به دست آوردن مطالب مورد نياز خويش زمان كمترى صرف مى كنند و بيشتر به تحقيق و بررسى كارهاى بر زمين مانده و راه هاى نارفته و كشف مباحث جديد و پاسخ به شبهات متنوع امروزى خواهند پرداخت.
براى همين است كه يكى از اهداف مهم كه اصطلاحنامه ها عموماً و در اصطلاحنامه فقه خصوصاً مورد نظر است، طبقه بندى مطالب موجود در متون و منابع فقهى است كه بر اساس ساختار طبقه بندى شده و معنادار اصطلاحنامه "بخشهاى نظام يافته و ترسيمى" - مطالب پراكنده اى كه در متنهاى متنوع وجود دارد به سيستم رايانه اى سپرده شود و بر اساس برنامه نرم افزارى ذخيره و بازيابى گردد.
برنامه نرم افزارى مذكور براى اصطلاحنامه علوم اسلامى طراحى و انجام شده و مرحله آزمايش خود را مىگذراند تا محققان و اساتيد به راحتى بتوانند از راه اصطلاحات - به عنوان مدخل و كليد ورود - به مطالب و متنها كه قبلاً طبق ساختار اصطلاحنامه به برنامه داده شده است - دسترسى پيدا كنند.