به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري تسنيم، حضرت آيت الله خامنهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي عصر ديروز با سران قوا و جمعي از مسئولان و کارگزاران نظام ديدار و نکات بسيار مهمي را در موضوعات مختلف بهخصوص هستهاي و اقتصادي بيان کردند.
در ذيل، سخنان رهبر انقلاب را ميتوانيد در قالب 40 نکته، بخوانيد:
دشمنيِ آمريکا
1- از ابتداي انقلاب اسلامي و در همه اين مقاطع، رژيم آمريکا دشمن اصلي ملت ايران بوده و از همه ابزارها و ترفندهاي سياسي، اقتصادي امنيتي، نظامي و تبليغاتي نيز استفاده کرده است اما در همه موارد هم شکست خورده است.
2- جمهوري اسلامي در چهل سال گذشته همه مقاطع و حوادث گوناگون آنها را با قدرت و استقامت و با تدبير پشت سر گذاشته و مقطع فعلي را نيز با قدرت و تدبير، پشت سر خواهد گذاشت و مسير پيشرفت خود را ادامه خواهد داد.
3- با اشاره به تکرار تعبير «براندازي» در صحبتهاي مقامات آمريکايي: اين تعبير، جديد نيست و مقامات آمريکايي از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي، آن را بهکار ميبردند، حتي همان رئيس جمهوري که ميگفت "بهدنبال براندازي نيستم"، بهدنبال براندازي بود و نيت و اهداف او نيز مشخص شد.
4- بر اساس سنت الهي، در شکست دشمن هيچ ترديدي وجود ندارد؛ سرنوشت رئيس جمهور کنوني آمريکا بهتر از سرنوشت اسلاف خود همچون بوش و ريگان نخواهد بود و همانند آنها در تاريخ گم خواهد شد. البته براساس سنت الهي وظايفي هم برعهده ما است و اگر اين وظايف را انجام ندهيم، نميتوان درخصوص رسيدن به نتايج مورد نظر، اطمينان داشت.
تجربيات و درسهاي مهم درباره آمريکا
5- مجموعه برخوردهاي آمريکا از ابتداي مذاکرات هستهاي تاکنون، اين تجربه مهم را به دست ميدهد که جمهوري اسلامي ايران نميتواند با آمريکا تعامل کند زيرا آمريکا پايبند به تعهدات خود نيست. برخي نگويند که پايبند نبودن به تعهدات، مربوط به اين رئيس جمهور و به اين دولت آمريکا است، خير؛ دولت قبل هم که با ما مذاکره کرد، تقريباً به همين روش عمل کرد و آنها نيز برجام را نقض و ايران را تحريم کردند.
6- با دولتي که معاهدات بين المللي را بهراحتي و همانند آب خوردن، نقض ميکند، نميتوان تعامل کرد. تجربه برجام، جواب آن کساني است که بارها ميگفتند "چرا با آمريکا، مذاکره و تعامل نميکنيد؟"، بنابراين همه بايد از اين تجربه درس بياموزند و بدانند که نميتوان با چنين دولتي تعامل و مذاکره کرد.
7- تجربه بدعهدي آمريکا فقط مختص ايران نيست بلکه آمريکا حتي با افراد تسليم و نوکر خود همچون محمدرضا پهلوي و حسني مبارک نيز چنين رفتاري داشته و دارد.
8- در مذاکرات سالهاي اخير و بعد از برجام، کاملاً مشخص شد که موضوعاتي همچون هستهاي و موشکي، مسئله اصلي نيستند بلکه مخالفت و دشمني عميق آمريکا با اصل نظام اسلامي و ملت ايران بهدليل سربلندي اين نظام در منطقه حساس و توسعه روحيه مقاومت و مخالفت بيملاحظه با ظلمهاي آمريکا و بلند کردن پرچم اسلام است و آنها ميخواهند نظام اسلامي را از مؤلفههاي قدرت و اقتدار خود تهي کنند.
9- راه جلوگيري از دشمني آمريکا، انعطاف و کوتاه آمدن نيست؛ اين موضوع فقط مختص آمريکاييها نيست، همه غربيها عمدتاً همينگونه هستند و ما فراموش نميکنيم دورهاي را که رئيس جمهور ما طرفدار نرمش با غرب بود اما همين رئيس جمهور بر اساس موضوعاتي بياساس، از طرف آلمان به دادگاه احضار شد.
10- ايستادگي در مقابل غربيها، امکان بسيار زياد عقب نشاندن آنها را بهوجود ميآورد. در آن سالها (83 و 84)، براي آنکه پرونده هستهاي ايران در آژانس عادي شود، پذيرفته شد که تأسيسات هستهاي تعطيل و مهر و موم شوند اما آنها در مقابل نرمشها و عقبنشينيهاي آن زمان، به هيأت ايراني گفتند که بايد تمام تأسيسات هستهاي ايران، جمعآوري و نابود شوند. در آن زمان، آنها حتي اجازه راهاندازي دو يا سه سانتريفيوژ را هم نميدادند اما از زماني که در مقابل زيادهخواهيهاي آنها ايستاديم و مهر و مومها را شکستيم و جوانان مؤمن و انقلابي ما غنيسازي بيست درصد را انجام دادند، غربيها بهالتماس افتادند و ضمن قبول غنيسازي 3.5 درصد، با ادامه فعاليت پنج تا شش هزار سانتريفيوژ نيز موافقت کردند.
11- بايد در قضاياي بعدي مراقب بود تا اين تجربهها تکرار نشوند و از يک سوراخ، دو بار گزيده نشويم. دلخوش کردن به مسائلي نظير بيآبرو شدن آمريکا و يا بروز اختلاف ظاهري ميان آمريکا و اروپا در ماجراي اخير، نافي استفاده از تجربيات هستند؛ اينها واقعيات است اما، مگر ما براي اين چيزها مذاکره کرديم که حالا به آنها دلخوش کنيم؟
12- هدف از مذاکرات هستهاي برداشته شدن تحريمها بود که بسياري از آنها برداشته نشد، ضمن اينکه اخيراً تهديد ميکنند تحريمها را با وجود تأکيد قطعنامه سازمان ملل بازميگردانند.
13- «عناصر سياسي، مديريتي و مطبوعاتي» از سرزنش يکديگر درباره برجام پرهيز کنند؛ نقد صحيح، منصفانه و عاقلانه ايراد ندارد و مسئولان هم بايد به آنها توجه کنند اما اهانت، هتک حرمت، اتهام و ايجاد دوقطبي بر سر برجام نبايد صورت گيرد و وحدت و همزباني نبايد نقض شود.
بدعهدي اروپا
14- ما بناي دعوا با اروپا را نداريم اما اين سه کشور اروپايي نشان دادهاند که در حساسترين مواقع، با آمريکا همراهي ميکنند. حرکت زشت وزير امور خارجه فرانسه در مذاکرات هستهاي و تقسيم نقش پليس بد و پليس خوب با آمريکا و همچنين مانعتراشي دولت انگليس در قبال حق خريد کيک زرد براساس برجام را نمونههايي از همراهي اروپا با آمريکا هستند؛ اروپاييها حرفهايي ميزنند اما تاکنون نديدهايم که بهمعني واقعي کلمه در مقابل آمريکا ايستاده باشند.
15- با اشاره به بدعهدي و بيصداقتي 3 کشور اروپايي در اوايل دهه 80 بر سر مسئله هستهاي: اروپاييها بايد ثابت کنند که اين بار قصد تکرار آن بدعهدي را ندارند.
موشک و نفوذ منطقهاي ايران
16- همه بدانند جمهوري اسلامي از مؤلفههاي قدرت خود از جمله دفاع از راه دور قطعاً دست نميکشد.
17- حضور در منطقه و طرفداري ملتها از جمهوري اسلامي، عمق راهبردي ماست و هيچ دولت عاقلي از اين مؤلفههاي قدرتبخش صرفنظر نميکند.
تضمينهاي اروپا به ايران براي ادامه برجام
18- ايران با 3 کشور اروپايي دعوا ندارد بلکه با توجه به سابقه اروپاييها، ما به آنها اعتماد نداريم و به همين علت آنها بايد تضمينهاي واقعي بدهند. اگر اروپاييها در پاسخ به مطالبات ما تعلل کردند حق ايران براي آغاز فعاليتهاي تعطيلشده هستهاي محفوظ است.
19- سران 3 کشور بايد متعهد شوند و قول دهند که بحث موشک و حضور منطقهاي ايران را مطلقاً مطرح نخواهند کرد. مقابله صريح اروپاييها با هرگونه تحريم آمريکا عليه ايران از ديگر شرايط ضروري است.
20- خروج آمريکا از برجام را نقض قطعنامه 2231 سازمان ملل است؛ اروپاييها بايد قطعنامهاي عليه آمريکا به شوراي امنيت ببرند و به اين حرکت آمريکا اعتراض کنند.
21- اگر آمريکاييها توانستند در فروش نفت ايران خلل وارد کنند اروپاييها بايد خريد نفت از ايران بهمقدار مورد نياز ما را تضمين کنند.
22- بانکهاي اروپايي درباره دريافت و پرداخت وجوه تجارت دولتي و خصوصي با جمهوري اسلامي بايد تضمين بدهند.
23- مسئولان سازمان انرژي اتمي آمادگي براي شروع احتمالي فعاليتها باشند؛ الآن غنيسازي 20 درصد را آغاز نميکنيم ولي بايد آماده باشيد که اگر لازم شد و ديديم برجام فايده ندارد، فعاليتهاي تعطيلشده بهواسطه برجام از سر گرفته شود.
اقتصاد مردمي ــ سپردن کارها به خارجيها
24- مسئله اول کشور، مسئله اقتصادي است؛ فعاليتهاي دولت بايد با گسترش خدمات ادامه پيدا کند اما با همه تلاشها وضع اقتصادي کشور تعريفي ندارد و بسياري از مردم در فشار شديد گراني و مشکلات هستند.
25- حل مشکلات اقتصادي را در درجه اول در گروي اعتقاد قلبي مسئولان به چند مسئله است؛ بايد عميقاً باور کنيم که مشکلات اقتصادي با تکيه بر ظرفيتهاي فراوان داخل کشور قابل حل است و نسخههاي غربي نه در زمينه اقتصاد و نه در عرصههاي ديگر نظير جمعيت، حلّال مسائل و دشواريهاي کشور نيستند.
26- سپردن کارها به خارجيها با توجه به بدقوليهاي آنها بايد فقط در حد اضطرار باشد و فقط وقتي از امکانات داخلي مأيوس شديم سراغ ديگران برويم.
27- آمريکاييها وزارت خزانهداري خود را به اتاق جنگ عليه ايران تبديل کردهاند؛ بايد ستاد مقابله با اين شرارت دشمن در مرکز اقتصادي دولت تشکيل شود و وزارت خارجه نيز به اين مسئله کمک کند.
28- اقتصاد مقاومتي علاج همه مشکلات کشور است و امروز با توجه به اقدامات دشمن، بايد بخشهايي از اقتصاد مقاومتي در اولويت قرار گيرد.
29- «اقتصاد مردمي» و ورود واقعي مردم به عرصه اقتصاد کاملاً ضروري است؛ اقتصاد دولتي جواب نميدهد و همانگونه که بارها گفتهام بايد سياستهاي اصل 44 جدي گرفته شود و بخش خصوصي را وارد ميدان کنيم.
30- اقتصاد نفتي را از عيوب اساسي اقتصاد ايران است؛ 20 سال پيش گفتيم بايد به جايي برسيم که هر وقت اراده کرديم درِ چاههاي نفت را ببنديم و اين ممکن است. امروز ما اسير نفت هستيم چرا که قيمتگذاري و خريد يا عدم خريد آن دست ديگران است اين وضع بايد تغيير کند و نفت بهعنوان سرمايه ملي، واقعاً در اختيار ما باشد و وابستگي به آن را روز به روز کم کنيم.
31- به اقتصاد دانشبنيان، توجه به جوانان کارآفرين در رسانهها، تقويت توليد داخل، اهميت فراوان به کالاي ايراني و خودداري مطلق همه دستگاهها از خريد محصولات غيرايراني از ديگر نکاتي است که بايد به آنها اهميت داد.
برجام و اقتصاد کشور
32- مسائل اقتصادي را نبايد به برجام و امثال آن گره بزنيم، ديديد با برجام هم مشکل اقتصاد درست نشد، بنابراين اقتصاد به عوامل ديگري نياز دارد.
33- در سالهاي اخير، اين درس گرفته شد که گره زدن حل مسائل کشور بهخصوص مسائل اقتصادي به برجام و خارج از کشور، يک خطاي بزرگ است. هنگامي که ما مسائل اقتصادي و کسبوکار را به برجام گره ميزنيم، نتيجه اين ميشود که صاحبان کار و سرمايه چند ماه منتظر امضا شدن يا نشدن برجام ميمانند و بعد از آن هم منتظر اجرا شدن و يا اجرا نشدن آن هستند و سپس نيز منتظر اينکه آيا آمريکا در برجام ميماند يا نميماند و در نهايت دستگاه فعال اقتصادي کشور هميشه معطل خارجيها است.
34- اقتصاد کشور را از راه «برجام اروپايي» نميتوان درست کرد. برجام اروپايي البته مسئلهاي است اما قرائن فراوان از جمله انصراف و ترديد شرکتهاي بزرگ اروپايي و نيز سخنان مسئولان سه کشور اروپايي نشان ميدهد اقتصاد کشور را از راه برجام اروپايي نميتوان به جلو برد.
35- ورود 100 ميليارد دلار به کشور پس از انعقاد برجام تصوري باطل بود که متأسفانه برخي اين تصور واهي را به مردم هم منتقل کردند.
جنگ رواني دشمن
36- ملت ايران امروز به استقلال، ايستادگي، آبروي بينالمللي و نفوذ منطقهاي خود افتخار ميکند اما دشمن بهدنبال آن است که با شايعه، دروغ و برجستهسازي ضعفها، اين احساس افتخار را از ملت سلب کند و با شکست جلوه دادن پيروزيها و پيشرفتها، حرکت اميدوارانه را که حلال مشکلات کشور است، از بين ببرد.
37- ما با شناخت ظرفيتها و توجه به تجربهها و از همه مهمتر با استمداد از خداوند متعال، بدون ترديد توانايي غلبه بر همه مشکلات اقتصادي را خواهيم داشت.
38- جمهوري اسلامي در اين سالها روزبهروز قويتر شده است و حرکت بهسمت اقتدار بيشتر را در پرتو استحکام ساخت داخلي و رفتار صحيح مسئولان با مردم همچنان بهپيش خواهد برد.
پروندههاي حقوق بشري آمريکا
39- عملکرد سازمان ملل، نامناسب و تحت نفوذ آمريکا است؛ چندي قبل دبيرکل سازمان ملل يک روز پس از محکوم کردن جنايات سعوديها عليه مردم يمن، حرف خود را پس گرفت. اين نمونهها نشان ميدهد سازمان ملل تحت فشار آمريکا و قارونهاي منطقه خليج فارس است.
40- پروندههاي حقوق بشري آمريکا: «سوزاندن اعضاي فرقه داوديها در آمريکا در زمان کلينتون»، «نگهداري و شکنجه فجيع زندانيان در زندانهاي گوانتانامو، ابوغريب عراق و يک زندان آمريکايي در افغانستان»، «آزادي فروش سلاح در آمريکا بهدليل منافع کمپانيهاي اسلحهسازي»، «رفتار وحشيانه پليس آمريکا با سياهپوستان»، «نقش مؤثر آمريکا در ايجاد و حمايت از داعش»، «کمک به رژيم صهيونيستي در کشتار مردم از جمله در کشتار اخير غزه» و «کمک و حمايت از سعوديها در کشتار مردم يمن و سرکوب مردم بحرين»
سازمان ملل اگر سازمان ملل است و وابسته به رژيم آمريکا نيست بايد اين پروندهها را بهطور جدي پيگيري و کوتاهيهاي گذشته خود را جبران کند.