درس سي و پنج
بررسي كلمه
1. هدف (aim): هدف؛ قصد؛ چيزي كه كسب آن مقصود و مطلوب است.
الف. هدف، افزايش فروش در اروپاست.
ب. هدف، بهبود راندمان كارخانه است.
ج. شركت نتوانست به هدفش نايل شود.
2. راي، پاداش، قرار (award): جايزه، جواز يا مبلغي پول كه به كسي اعطا ميشود.
الف. {طي} حكمي، خواهان 50 هزار دلار بعنوان غرامت دريافت كرد.
ب. واضح است كه هم قرار ايفاي تعهد و هم حكم به پرداخت خسارت را ميتوان توامان صادر كرد.
ج. حقوق قراردادها اين قاعدهي سنتي را تاييد ميكند كه حكم به پرداخت خسارت براي كليهي نقض قراردادها امكانپذير است.
3. خواهان، شاكي (claimant): كسي كه ادعايي را مطرح ميكند؛ خواهان
الف. خواهان، توزيعكنندهي ايراني است كه عليه بايع كانادايي اقامه دعوي ميكند.
ب. شعبه {يدادگاه} به خواهان دستور داد مبلغ 25هزار دلار نزد دادگاه بعنوان پيشپرداخت هزينههاي {استفاده از} مشاروهي كارشناس توديع نمايد.
ج. مدعي مسئوليت {در قبال توليد} كالا، ميتواند هر گونه اقدام قراردادي از سوي خوانده را جهت محدود كردن يا انكار مسئوليتش، ناديده بگيرد.
4. تشكيل دادن (constitute): شكل دادن؛ ساختن؛ جزئي از چيزي بودن
الف. غيبت او تنها بخشي از مشكل را تشكيل ميدهد.
ب. زنان بيش از 60 درصد نيروي كار شركت را تشكيل ميدهند.
ج. تصور بر اين است كه در برخي موارد، جرايم گزارش شده كمتر از 10 درصد جرايم ارتكابي واقعي را تشكيل ميدهند.
5. برآورد، تخمين (estimate): شمارش يا ارزيابي غير دقيق؛ رايي كه الزاما مشروح يا دقيق نيست.
الف. من فقط ميتوانم برآورد تقريبي خسارات به بار آمده در نتيجهي نقض {قرارداد} را به شما ارايه كنم.
ب. خسارات {ناشي از} نقض {قرارداد} عبارتند از خسارات واقعي از پيش برآورد شده.
ج. شخص براي مطالبهي خسارت، بايد برآوردي از خسارات را با درجهاي از قطعيت بعمل آورد.
6. دقيق (exact): دقيق؛ مسلم؛ كاملا درست در تمام اجزا
الف. علت دقيق تصادف، هنوز مورد اختلاف است.
ب. تعيين موعد دقيق براي ايفاي تعهد غيرممكن است.
ج. گاهي، اثبات ميزان دقيق خسارات وارده به متضرر غيرممكن است.
7. سود، نفع (profit): منفعت؛ پولي كه از تجارت بدست آيد.
الف. توزيعكننده از هر فروشي 10 درصد سود ميبرد.
ب. حسابهاي شركت 9هزار دلار سود را نشان ميدهند.
ج. عوض الزامآور، _از منظر قانون_ ممكن است متشكل از برخي حقوق، منفعت، سودي يا بهرهاي باشد كه عايد طرف قرارداد ميشود.
8. دليل، اثبات (proof): مدركي كه چيزي را اثبات و مدلل ميسازد؛ اثبات حقيقت با استفاده از مدرك
الف. قرارداد كتبي بعنوان مدرك ميتواند موثرتر باشد.
ب. چك در صورت اثبات هويت، نقد خواهد شد.
ج. اصولا، بار اثبات بر عهدهي خواهان است.
9. به نحو مقتضي، به خوبي (properly): بطور شايسته؛ صحيحا؛ به شيوهاي مناسب و معتبر
الف. ماشين لباسشويي كه من خريدم، خوب كار نميكند.
ب. هياتي به لندن اعزام شد تا بررسي كند آيا دستگاههاي سفارش شده خوب كار ميكنند يا نه.
ج. قبل از خريد ماشين، اطمينان حاصل كنيد كه اسناد مالكيت را به خوبي بررسي كردهايد.
10. مشخص كردن، تعيين كردن (specify): بيان يا ذكر كردن بطور شفاف و معين
الف. قرارداد ممكن است مشخص نسازد كه كدام طرف ابتدا بايد ايفاي تعهد نمايد.
ب. طرفين بايد در قرارداد، قانون قابل اعمال را مشخص نمايند.
ج. متعاهدين ميتوانند شرايط دقيقي را كه براي معذوريت ايفاي تعهد كفايت ميكند، تعيين كنند.
حق جبران خسارات (1) (Right to Recover Damages (1
الف. به طرف ناقض قرارداد ميتوان دستور پرداخت غرامت براي خسارات وارده به طرف بيتقصير داد؛ به اين معنا كه به طرف خطاكار ميتوان دستور داد كه خسارت بپردازد. طرفي كه ادعاي خسارت ميكند معمولا بايد اثبات كند كه زيانهاي مورد ادعا، واقعا به دليل عدم وفاي به قرارداد به بار آمده است. هرچند طرف بيتقصير الزاما نميتواند براي هر خسارتي كه به دليل نقض طرف ديگر به بار آمده است، جبران خسارت كند، اما هدف كلي حكم به پرداخت خسارت اين است كه طرف بيتقصير را، در همان موقعيتي قرار دهد كه اگر قرارداد به نحو مقتضي اجرا ميشد، در آن موقعيت قرار ميگرفت. بنابراين، معمولا به طرف مقصر دستور داده ميشود بخاطر پولي كه خواهان در نتيجهي نقض بايد ميپرداخته و منافعي كه در صورت اجراي صحيح قرارداد بدست ميآمد، غرامت بپردازد.
ب. خسارات قابل جبران، در وهلهي نخست بستگي به اين دارد كه طرفين در قرارداد خود مقررهاي براي مبلغ قابل پرداخت پس از نقص قرارداد، در نظر گرفته باشند يا نه. غالبا طرفين در خصوص ميزان قابل پرداخت به هنگام نقض قرارداد از سوي طرف ديگر، به توافق ميرسند بويژه جايي كه اثبات ميزان دقيق خسارات مشكل باشد. مقررات مزبور قطعي هستند مگر اينكه دادگاه به اين نتيجه برسد كه آن مقرره واقعا جريمهاي براي نقض قرارداد ميباشد. جريمه در حقوق قراردادها، مبلغي است كه در قرارداد بعنوان مبلغ قابل پرداخت به هنگام نقض تعيين ميشود نه اينكه برآورد حقيقي زيانهاي احتمالي باشد.
تمرينهاي درك مطلب
الف. پاسخ سوالات زير را بنويسيد.
1. چه كسي در نقض يك قرارداد، خسارت ميپردازد؟
The guilty party can be ordered to pay damages.
2. خواهان چه چيز را بايد به اثبات برساند؟
The party claiming damages (claimant) have to establish that the losses claimed were really caused by the failure to perform the contract.
3. پرداخت خسارات چه اثري دارد؟
Payment of damages put the innocent party in the same position as he would have been in if the contract had been properly performed.
4. اگر طرفين قرارداد مقررهاي براي خسارات وضع كنند، در چه صورت مقررهي مزبور قطعي نخواهد بود؟
If the court considers that a provision on amount of damages is really a penalty for breach of contract, it will not be decisive.
ب. جاهاي خالي را با كلمات زير پر كنيد.
Constitute (10) properly (3) proof (6) exact (7)
Specified (8) profits (5) award (2) aim (1)
Claimant (4) estimate (9)
1. وقتي كسي از قصد، هدف يا هدف تجاري سخن به ميان ميآورد، سخن از چيزي است كه اشخاص عادي داراي {همان} موقعيت طرفين قرارداد، در ذهن خود دارند.
2. جاييكه يك طرف، قرارداد را نقض كرده است، طرف ديگر مستحق حكم خسارت در قبال زيانهاي ناشي از نقض ميباشد.
3. شرط استثنا، اگر بطور صحيح تدوين شده باشد، ميتواند مسئوليت ناشي از غفلت و همچنين مسئوليت ناشي از نقض قرارداد را مستثني نمايد.
4. مقدار معمول خسارات ناشي از قرارداد، مبلغي است كه مدعي را حتيالامكان در همان موقعيتي قرار ميدهد كه اگر قرارداد به مرحلهي اجرا ميرسيد.
5. دادگاه مقرر داشت كه ارتباط بين طرفين، تشكيل شركت نميدهد؛ زيرا آنها در منافع و زيانها سهيم نشدهاند.
6. بار اثبات بر عهدهي طرفي است كه ادعاي وجود شروط ضمني مينمايد.
7. مادهي 7 كنوانسيون بيع وين در صدد است لحظهي دقيقي را كه قبول، در آن لحظه لازمالاجرا ميشود پيدا كند.
8. انعقاد قرارداد بيع، بلافاصله مالكيت كالا را انتقال ميدهد مشروط بر اينكه كالا مشخص، موجود و متعلق به بايع باشد.
9. قيدهاي خسارات ناشي از نقض قرارداد قوت قانوني دارند؛ زيرا آنها حقيقا هزينههاي اقتصادي ناشي از نقض قرارداد را برآورد ميكنند.
10. سكوت و عدم اقدام، قبول محسوب نميشود.
درس سي و شش
بررسي كلمه
1. مطرح شدن، رخ دادن، بوجود آمدن (arise): بوجود آمدن؛ ظاهر گشتن؛ واقع شدن
الف. طي مرحلهي اجرا ممكن است مشكلات عديدهاي بوجود آيد.
ب. پيش از قبول، هيچ تعهد حقوقي ايجاد نميشود.
ج. قرارداد زماني منعقد ميشود كه طرفين قصد ايجاد تعهدات حقوقي داشته باشند.
2. سبب شدن، علت (cause): چيزي كه باعث وقوع چيز ديگر شود؛ چيزي كه اثر يا علت را ايجاد ميكند.
الف. تعيين علل انفجار مشكل است.
ب. غفلت راننده يكي از علل اصلي تصادف است.
ج. پليس در حال بررسي علل اصلي شورش است.
3. فرصت، امكان (chance): امكان؛ فرصت؛ احتمال
الف. او فرصت مناسبي دارد كه در رقابت اخير بتواند برندهي بورسيه شود.
ب. من تعهد ميكنم كه به شما فرصت بدهم شش ماه ديگر اجاره را تجديد كنيد.
ج. خواهان شانس كمي دارد كه موفق شود.
4. به حساب آوردن، ملاحظه كردن، بررسي كردن (consider): تفكر راجع به چيزي جهت تصميمگيري؛ ملاحظه كردن؛ مد نظر قراردادن؛
الف. دادگاه استدلالات خوانده را مد نظر قرار داده است.
ب. قبل از امضاي قرارداد، بايد پيامدهاي حقوقي آن را ملاحظه كنيد.
ج. ما در حال بررسي انعقاد يك قرارداد با اين شركت هستيم.
5. متقاعد كردن (convince): سبب اعتقاد شدن؛ ترغيب كردن؛ مطمئن ساختن
الف. پليس در تلاش است مردم را متقاعد كند كه پليس و مردم براي تلاش جهت حفظ جامعهي مدني در يك جبهه هستند.
ب. اعتقاد دادگاه بر اين شد كه خواهان بدجوري صدمه ديده است.
ج. فروشنده دادگاه را متقاعد ساخت كه خريدار مقصر بوده است.
6. انتظار داشتن (expect): به آينده نظر افكندن؛ تصور يا اعتقاد به تحقق چيزي داشتن
الف. انتظار نداشته باشيد كه يك زبان خارجي را ظرف يك هفته بياموزيد.
ب. انتظار ميرود قيمت گوشت در زمستان افزايش يابد.
ج. انتظار ميرود در بودجهي امسال، دولت كاهش ماليات را اعلام كند.
7. احتمالي (likely): محتمل و مورد انتظار؛ ظاهرا مناسب
الف. يكي از علل احتمالي تصادف، سرعت بالاي ماشين است.
ب. اگر شما به يك ايجاب، با مطرح كردن يك پيشنهاد ديگر پاسخ دهيد، احتمالا پاسخ شما بعنوان ايجاب متقابل تلقي خواهد شد.
ج. تغييرات پيشنهادي ماليات، احتمالا به نفع توليدكنندگان ميباشد.
8. درك كردن، مطلع شدن (realize): بطور شفاف فهميدن؛ از چيزي مطلع شدن؛ بعنوان يك حقيقت پذيرفتن
الف. او از ميزان خسارات به بارآمده ناشي از اقداماتش آگاه نشد.
ب. شما بايد درك كنيد كه عدم موفقيت در آزمون تحصيلات تكميلي، آخر دنيا نيست.
ج. هدف اصلي اين دوره، توانمند ساختن شركتكنندگان براي درك پيامدهاي حقوقي معاملاتشان است.
9. بطور منطقي، بطور متعارف (reasonably): به شيوهاي منطقي و عاقلانه؛ بطور مناسب؛ بطور شايسته؛ در حد متعارف
الف. او مساله را با آرامش و بطور منطقي مورد بحث قرار داد.
ب. طرفي كه حق اجراي {قرارداد} دارد، بطور متعارف ميتواند از منبع ديگري اجراي قرارداد را اخذ نمايد.
10. دور، فاصلهي زياد (remote): دور؛ ارتباط دور
الف. خواهان بايد اثبات كند كه خسارت نتيجهي نقض خواهان بوده و خيلي {از آن} فاصله نداشته است.
ب. دورنماي بهبود اقتصادي، بطور روزافزون در حال دور شدن است.
ج. تصميم راجع به تهديد به آسيب شديد بايد مبتني بر حقايق باشد و نه صرفا مبتني بر ادعا يا احتمال بعيد.
حق جبران خسارات (2) (Right to Recover Damages (2
الف. در اكثر موارد هيچ مقررهي صريحي در قراردادها براي جبران خسارت وجود ندارد، لذا در اين صورت طرف مدعي خسارت بايد اثبات كند كه زيانهاي ادعايي واقعا ايجاد شده و اينكه عدم ايفاي قرارداد، سبب واقعي زيانهاي مزبور بوده است. قبل از اينكه به طرف ناقض قرارداد، دستور پرداخت غرامت به جهت زيانهاي وارده به خواهان صادر شود، دادگاه بايد متقاعد شود كه _در زماني كه طرفين قرارداد را منعقد كردهاند_ طرفين امكان تحقق چنين زيانهايي را خيلي بعيد تلقي نميكردهاند.
ب. دادگاه براي اينكه ببيند آيا زيانها خيلي بعيد هستند يا نه، چند معيار را اعمال ميكند. دادگاه به شرط نقض شده و در حقيقت به زياني كه وارد شده، نگاه ميكند. سپس دادگاه ميپرسد كه آيا طرف ناقض، در زمان انعقاد ميدانسته كه عرفا در صورت نقض شرط مزبور، چنين زياني احتمال وقوع داشته است يا نه. بطور كل، دادگاهها بر اين عقيدهاند كه، نوع زيانهايي كه انتظار ميرود طرف ناقض باعث آنها شود عبارتند از:
1. زيانهايي كه معمولا در صورت نقض چنين شروطي، به چنين وضعيتهايي ميانجامند؛
2. هرگونه زيان خاصي كه طرف ناقض بايد ميدانسته كه احتمالا به چنين وضعيت خاصي بيانجامد. البته اگر در زمان انعقاد، وقوع زيان خاصي در چنين اوضاع و احوال خاصي، روشن بوده است، شخص ناقض، مسئول پرداخت غرامت براي زيانهايي است كه معمولا در چنين مواردي واقع نميشود.
تمرينهاي درك مطلب
الف. پاسخ سوالات زير را بنويسيد.
1. زماني كه هيچ مقررهاي براي {پرداخت} خسارت وجود ندارد، خواهان چه چيزي را بايد اثبات كند؟
In this case the party claiming damages must establish that the losses claimed were in fact suffered and that the failure to perform the contract was the real cause of those losses.
2. اگر طرف ناقض تصور ميكرده كه امكان نقض به شدت غيرمحتمل است، آيا {باز هم} دادگاه اجبار به پرداخت خسارت خواهد كرد؟
If the court be convinced that at the time the parties entered into the contract, they did not consider the chances of such a loss occurring too remote, it will order to pay compensation for a loss suffered by the claimant; otherwise it will not make them pay.
3. چگونه تصميمگيري ميشود كه آيا امكان زيان بسيار بعيد بوده است يا خير؟
The court applies some tests to see if the loss is too remote. It looks at the term breached and at the loss that has, in fact, been caused. The court then asks whether the party in breach should have realized at the time of contracting that such king of loss was reasonably likely to result if that particular term were breached.
4. چه زماني طرف ناقض حتي در شرايط غيرعادي نيز، مسئول خسارات قلمداد ميشود؟
The person in breach becomes liable to pay compensation for losses that might not normally occur in cases of this kind if, at the time of contracting, it was made clear that the special loss might occur in the circumstances of this particular case.
ب. جاهاي خالي را با كلمات زير پر كنيد.
Considered (3) expected (7) chance (4) cause (1)
Reasonably (9) likely (5) remote (8) arise (10)
Convince (2) realize (6)
1. اينها ارقام فروش خيلي خوبي هستند و هيچ دليلي براي نگراني وجود ندارد.
2. شرط استثنا لازمالاجرا نخواهد شد مگر شخصي كه تمايل به استناد به آن دارد بتواند دادگاه را متقاعد كند كه آن با توجه به اوضاع وا حوال منطقي است.
3. يك پيشنهاد، به جز پيشنهادي كه خطاب به يك يا چند نفر معين ميباشد، بايد صرفا بعنوان دعوت به تحقق ايجاب تلقي شود.
4. شروع مذاكره، دعوتي است براي برقراري يك ارتباط و اعطاي فرصتي به طرف ديگر براي خريد يا فروش.
5. خريدار نميتواند عليه فروشندهي احتمالي، به خاطر زيانهاي مالي وارده ناشي از كالاي معيوب، اقامهي دعواي مسئوليت مدني نمايد.
6. وقتي شما محصولي را ميخريد، ممكن است متوجه نباشيد كه كالا را در حقيقت از شخص ديگري داريد ميخريد.
7. هر يك از طرفين قرارداد بايد با طرف ديگر همكاري نمايد، البته زماني كه اين همكاري بطور متعارف براي ايفاي تعهدات طرف مزبور مورد انتظار باشد.
8. طرف ناقض، چنانچه ناشي شدن نقض از عدم ايفاي تعهد وي بعيد باشد، مسئول صدماتي است كه بطور متعارف در زمان انعقاد قرارداد پيشبيني ميشده است.
9. وكيل موظف است هم صادقانه و هم منطقي عمل كند.
10. قبل از اينكه ايجاب، مورد پذيرش واقع شود، امكان ايجاد هيچ تعهد قراردادي وجود ندارد.
درس سي و هفت
بررسي كلمه
1. مناسب، كافي (adequate): بسنده؛ رضايتبخش از لحاظ كميت يا كيفيت؛ كافي
الف. كالاها بايد به شيوهاي بستهبندي شوند كه جهت نگهداري و حفظ كالا مناسب باشد.
ب. وقتي تعويض {كالا} مشكل است، {پرداخت} خسارت كافي است.
ج. دادگاه معمولا فقط زماني اجبار به ايفاي تعهد {به نحو} خاص ميكند كه {پرداخت} خسارت، شيوهي مناسبي نباشد.
2. ميسر، فراهم، موجود (available): آماده؛ چيزي كه قابل كسب يا استفاده باشد؛ در دسترس
الف. وقتي كالا آماده شود به شما اطلاع داده خواهد شد.
ب. قانون مدني ايران اين قاعدهي كلي را ميپذيرد كه دستور به ايفاي تعهد در كليهي دعاوي مربوط به نقض قرارداد ميسر است.
ج. {دريافت} خسارت براي هر گونه نقض قرارداد ميسر است.
3. رفتار كردن (behave): عمل يا عكسالعمل به شيوهاي خاص؛ خوب عمل كردن
الف. اغلب مردم اصلا نميدانند هنگام راندن موتور سيكلت چگونه بايد رفتار كنند.
ب. خسارات بايد به عهدهي طرفي گذاشته شود كه نامناسب رفتار كرده است.
ج. يك شركت تجاري بايد صادقانه و منطقي عمل كند.
4. خوانده (defendant): كسي كه عليه او دعواي حقوقي اقامه شده است؛ شخصي كه متهم به يك جرم است.
الف. تفاوتهاي مهمي بين خواندهي يك دعواي حقوقي بودن و خواندهي يك دعواي كيفري بودن وجود دارد.
ب. خواهان اصرار داشت كه دادگاه بايد به خواندهي ناقض {قرارداد} دستور اجراي قرارداد را بدهد.
ج. خوانده از اتمام معامله سر باز زده و خواهان براي نقض قرارداد، اقامهي دعوي كرد.
5. استخدام (employment): عمل بكار گرفتن؛ حالت استخدام بودن؛ كار؛ شغل؛ حرفه؛ خدمات
الف. توسعهي كارخانه به معناي استخدام 60 كارگر ديگر ميباشد.
ب. اين قراردادِ استخدام، ناعادلانه است.
ج. بين طرفين قرارداد استخدام وجود دارد.
6. اجرا كردن (execute): به انجام رساندن؛ انجام دادن؛ اجرا كردن
الف. قرارداد بايد با حسن نيت اجرا شود.
ب. رييس جمهور توسط مردم انتخاب شده است تا قوانين كشور را اجرا و عملي كند.
ج. دولت ممكن است به منظور اجراي قوانين در مرزهاي خود، احكامي صادر كند.
7. خواهان (plaintiff): كسي كه عليه شخص ديگر در يك دادگاه اقامهي دعوي ميكند.
الف. در دعاوي مدني، بار اثبات به عهدهي خواهان است.
ب. دادگاه به نفع خواهان حكم صادر كرد.
ج. خواهان يا خوانده ممكن است تبعهي خارجي باشد.
8. ايفاي تعهد به نحو خاص (specific performance): دستور دادگاه به يك شخص براي ايفاي تعهد به موجب قرارداد
الف. ايفاي تعهد به نحو خاص، براي قرادادهاي مربوط به خدمات فردي مورد دستور قرار نميگيرد.
ب. وقتي پرداخت خسارت، جبران مناسبي باشد، حكم ايفاي تعهد به نحو خاص صادر نميشود.
ج. وقتي ايفاي تعهد غيرقانوني يا غيرممكن باشد، نميتوان {حكم} ايفاي تعهد به نحو خاص اخذ كرد.
9. جايگزين كردن (substitute): چيزي كه جايگزين ميشود؛ چيزي كه در مكان چيز ديگر استفاده ميشود يا قرار ميگيرد؛ جانشيني
الف. اگر كالا مطابق قرارداد نباشد، خريدار ميتواند دريافت كالاي جايگزين را مطالبه كند.
ب. خريدار متضرر ممكن است مستحق مطالبهي دريافت كالاي جايگزين باشد.
ج. خريدار حق الزام فروشنده به تسليم كالاي جايگزين را از دست خواهد داد اگر امكان اعادهي وضعيت براي او {(خريدار)} وجود نداشته باشد.
10. منحصر به فرد، يگانه (unique): يگانه؛ بدون همتا و مشابه؛ قايم به شخص؛ تنها بودن در نوع خود.
الف. اثر انگشت هر كسي منحصر به فرد است.
ب. انسان در ميان حيوانات بخاطر رشد قدرت تكلم، بينظير است.
ج. قانون متحدالشكل تجاري ايالات متحده، زماني كه كالاها منحصر به فرد باشند، قايل به ايفاي تعهد به نحو خاص توسط فروشنده ميباشد.
ايفاي تعهد به نحو خاص Specific Performance
الف. دادگاه ميتواند به جاي پرداخت خسارت نقض، به طرف ناقض قرارداد دستور به ايفاي سهمش از قرارداد را بدهد. ايفاي تعهد به نحو خاص تنها در صورتي مورد دستور قرار ميگيرد كه پرداخت خسارت مناسب نباشد. چنانچه خواهان به منظور خاصي، نياز به ملك خود داشته باشد و نتواند به نحو شايسته از طريق دريافت خسارت در قبال زيانهاي ناشي از معامله غرامت بگيرد، دستور ايفاي تعهد به نحو خاص، در خصوص قراداد بيع ملك صادر خواهد شد. به همين دليل كمتر احتمال دارد كه ايفاي تعهد به نحو خاص راجع به قرارداد بيع كالا مورد دستور قرار گيرد، مگر اينكه كالا منحصر به فرد بوده و لذا هيچ جايگزيني قابل اخذ نباشد.
ب. در صورتي كه دادگاه الزام به ايفاي تعهد در زمان معيني بنمايد و از اتيان كاملِ دستور توسط خوانده مطمئن نباشد، دستور صادر نخواهد كرد. بنابراين، در خصوص قراردادهاي مربوط به استخدام، خدمات فردي، و قرارداد ساختمان، ايفاي تعهد به نحو خاص مورد دستور قرار نخواهد گرفت. در مقابل، قرارداد فروش زمين تنها مستلزم اين است كه فروشنده قرارداد را اجراي كرده و اقدام به انتقال ملك و ساير مدارك بنمايد؛ بنابراين چنين دستوري بلافاصله قابل اجراست. ايفاي تعهد به نحو خاص پذيرفته نخواهد شد مگر اينكه خواهان به سهم خود منصفانه عمل كرده و اصل تقابل رعايت گردد. اصل مزبور دو جنبهي مثبت و منفي دارد كه عبارتند از: (1) همانگونه كه خريدار زمين ميتواند دستور ايفاي تعهد به نحو خاص دريافت كند، همين شيوه براي فروشنده نيز ميسر خواهد بود؛ هرچند براي او، دريافت خسارت ممكن است شيوهي مناسبي باشد؛ (2) اگر به خواهان نتوان دستور اجراي قرارداد را صادر كرد، به خوانده نيز دستور چنين كاري داده نخواهد شد.
تمرينهاي درك مطلب
الف. پاسخ سوالات زير را بنويسيد.
1. ايفاي تعهد به نحو خاص يعني چه؟
It is an order by a court to a party in breach to perform his part of the contract instead of paying damages for breach.
2. چه موقع ايفاي تعهد به نحو خاص مورد دستور قرار ميگيرد؟
It will only be ordered in a case where the payment of damages is not adequate.
3. چه موقع ايفاي تعهد به نحو خاص مورد دستور قرار نميگيرد؟
It will not be ordered if it requires performance over a period of time and the court could not ensure that the defendant did comply fully with the order.
4. چه موقع ايفاي تعهد به نحو خاص رد ميشود؟
It will be refused if the plaintiff on his side does not behave fairly and the principle of mutuality is not satisfied.
ب. جاهاي خالي را با كلمات زير پر كنيد.
Plaintiff (3) adequate (2) defendant (7) behaves (9)
Substitute (5) executed (8) available (10) unique (4)
Specific performance (1) employment (6)
1. جاييكه خسارات ناكافي باشد، به طرف قرارداد ممكن است از طريق صدور حكم ايفاي تعهد به نحو خاص، دستور داده شود به ايفاي آنچه توافق كرده بپردازد.
2. تقلب به تنهايي دليل كافي براي صدور حكم خسارات تنبيهي در دعواي نقض قرارداد ميباشد.
3. خواهان هم بايد ميزان خسارات وارده را اثبات كند و هم اينكه آنها توسط نقض قرارداد از سوي خوانده به بار آمدهاند.
4. معمولا ايفاي تعهد به نحو خاص در قراردادهاي مرتبط با زمين پذيرفته ميشود؛ زيرا هر قطعه زمين در موقعيت جغرافيايي خود منحصر به فرد است.
5. اگر فروشنده ريسك خسارات را تقبل نمايد و در برابر آنها بيمه نشده باشد، ممكن است مجبور به پرداخت خسارات ناشي از عدم تسليم يا تهيهي كالاي جايگزين شود.
6. مهمترين شيوهي جبران نقض قرارداد، صدور دستورِ اجراي قرارداد است، مگر در مورد قرارداد استخدام.
7. دادگاه ميتواند به شخص ثالث اجازه دهد به هزينهي خوانده، اقدام به انجام عمل خاصي نمايد؛ البته اگر انجام آن از سوي خوانده الزامي نباشد.
8. قانون محل انعقاد قرارداد به اين معناست كه قانون قابل اعمال نسبت به يك قرارداد بايد قانوني باشد كه قرارداد از آنجا به اجرا در ميآيد.
9. رفتار طرف قرارداد متقلبانه ميباشد اگر هدف از تدليس اين باشد كه طرف ديگر را به اشتباه انداخته و بدين وسيله امتيازي به ضرر طرف ديگر بدست آورد.
10. فسخ تنها در صورتي ميسر است كه اعادهي منافع دريافتي بموجب قرارداد امكانپذير و منصفانه باشد.