به گزارش گروه سياست خارجي خبرگزاري تسنيم، آرمين عارفي خبرنگار هفته نامه لوپوئن در مصاحبهاي نظرات خانم دلفين او، نماينده 32 ساله مجلس ملي فرانسه و رئيس گروه پارلماني فرانسه و ايران که تصوير وي نيز اخيراً به عنوان صفحه اول نيويورک تايمز منتشر شده را جويا شده است.
وي معتقد است که "توافق هستهاي، حامي همه دنيا است" و با اين فراخوان که به امضاي بيش از 500 نماينده مجلس کشورهاي فرانسه، انگليس و آلمان رسيده است، ميخواهد آمريکاييها را متقاعد کند در توافق هستهاي با ايران باقي بمانند.
خانم او، که متخصص مسائل خاورميانه نيز هست به دليل احاطهاش بر مسائل بينالمللي سابقه کار در سفارت فرانسه در سئول و کنسولگري سفارت فرانسه در نيويورک را نيز در پرونده خود دارد و ديپلمه دانشگاه آزاد برلين و همچنين ديپلماه دانشگاه هاروارد نيز ميباشد و در سفرهايي به ايران و افغانستان کارهاي تحقيقاتي متعددي در اين باره انجام داده است.
وي عضو کميسيون سياست خارجي مجلس ملي فرانسه است و معتقد است که ديپلماسي پارلماني بايد يکي از ابزارهاي مهم و مکمل اقدامات دولت فرانسه باشد.
وي معتقد است با آنکه اکثريت جمهوري خواهان کنگره مخالف ماندن در توافق هستند، ولي ما در موارد سابق بر اين هم، ديديم که کنگره و کاخ سفيد آمريکا در ارائه آلترناتيو ديگري براي توافق هستهاي دچار مشکل هستند و اين نشان ميدهد که بسياري از زنان و مردان سياسي در آمريکا به اين موضوع واقف شدهاند که امروز براي توافق هستهاي با ايران، آلترناتيوي (جايگزيني) وجود ندارد. ديگر بوجود آوردن ائتلافي که در آن همه اعضاي شوراي امنيت حضور داشته باشند و سازمان ملل هم آن را مورد حمايت قرار دهد ، شبيه به آنچه درباره توافق هستهاي در سال 2015 انجام شد وجود ندارد.
مشروح اين مصاحبه از نظر خوانندگان ميگذرد.
* لوپوئن: انديشه تهيه اين نامه از کجا آمده است؟
دلفين او: ضمن بحثهايي که با همکاران مجلس آلمان داشتيم اين سوال مطرح شد که چگونه ما به عنوان نمايندههاي مجلس ميتوانيم از اقداماتمان نزد دولتهايمان حمايت کنيم و در حفظ توافق هستهاي با ايران مشارکت داشته باشيم؟ توافقي که به نظر ما براي امنيت و ثبات منطقه اجتناب ناپذير ميباشد. در واقع از اين ديدار بود که انديشه انتشار اين نامه سرگشاده جوانه زد تا آن را براي همتايان آمريکاييمان بفرستيم. ما نميخواستيم فقط به يک نامه با برد ملي (داخلي) اکتفا کنيم.
اميدوار بوديم که بتوانيم نمايندههاي مجالس سه کشور اروپايي که در تهيه توافق هستهاي با ايران حضور داشتند، يعني فرانسه، انگليس و آلمان را گرد هم آوريم. چندين ماه ميشد که ما با مجالس آلمان و انگليس در ارتباط بوديم. علاوه بر ماهيت اروپايي اين نامه، بحث بر سر"فراجناحي" بودن اين نامه در درون هر يک از پارلمانهاي ما نيز بود تا به همتايان آمريکايي خود نشان دهيم که اين موضوع سياسي فقط در اين سه کشور نيست که حامياني دارد، بلکه از تمام جناحهاي سياسي از راست گرفته تا چپ و ميانه از توافق هستهاي حمايت کنند.
نامه منتشر شده به صورت همزمان در چهار روزنامه مهم کشورهاي ما و همچنين در نيويورک تايمز منتشر شد زيرا طرف خطاب ما آمريکاييها هستند.
لوپوئن: براي چه اين نامه خطاب به اعضاي کنگره فرستاده شده است در حاليکه آنها بيشرشان جمهوري خواه هستند و مخالف توافق هسته اي با ايران مي باشند؟
دلفين او: انديشه واقعي اين بود که پارلمانهاي اروپايي حرفشان را به پارلمانيهاي آمريکايي بزنند. ما الان دولت هايي را داريم که همين الان هم با هم در ارتباط هستند خواه در سطح وزارت خارجه و خواه در سطح روساي دولتها. ولي تا به اينجاي کار، پارلمانها و بخصوص پارلمانهاي اروپايي، مقداري از اين جريان کنار گذاشته شده بودند. لذا ما علاقمنديم که يک ديالوگ واقعي و بر مبناي مساوي ميان نمايندههاي ما سه کشور اروپايي و نمايندگان آمريکايي بوجود بيايد. اقدام ما مکمل فعاليت ديپلماتيکي است که از سوي دولتهاي ما انجام ميشوند.
ضمن اينکه اگرچه برخي از تصميمات در آمريکا مستقيماً از سوي رئيس جمهوري گرفته ميشوند ولي رئيس جمهور هم ميتواند آنها را به کنگره بفرستد که به هر حال در نظام اداري کاخ سفيد آمريکا وزنهاي به حساب ميآيد.
لوپوئن: فکر مي کنيد که کنگره آمريکا، بفرض اينکه مورد مشورت قرار گرفته باشد، واقعاً مي تواند در باره ماندن آمريکا در توافق هستهاي با ايران، تصميم بگيرد؟
دلفين او: امروزه به نظر ميرسد با آنکه اکثريت جمهوري خواهان کنگره مخالف ماندن در توافق هستند ولي ما در موارد سابق بر اين هم ديديم که کنگره و کاخ سفيد آمريکا در ارائه آلترناتيو ديگري براي توافق هستهاي دچار مشکل هستند و اين نشان ميدهد که بسياري از زنان و مردان سياسي در آمريکا به اين موضوع واقف شدهاند که امروز براي توافق هستهاي با ايران، آلترناتيوي (جايگزيني) وجود ندارد. ديگر بوجود آوردن ائتلافي که در آن همه اعضاي شوراي امنيت حضور داشته باشند و سازمان ملل هم آن را مورد حمايت قرار دهد، شبيه به آنچه درباره توافق هستهاي در سال 2015 انجام شد وجود ندارد.
لوپوئن: با خواندن نامه شما، اين برداشت را داريم که ترامپ از قبل تصميمش براي خروج از توافق هستهاي در تاريخ 12 مه را گرفته است.
دلفين او: در واقع احتمال اين وجود دارد که وي تصميم بگيرد بيرون رود، ولي در هر حال تصميم يک جانبهاي براي خروج وجود ندارد. تاريخ 12 مه مصادف با تمديد يا عدم تعليق موقت برخي از تحريمها درباره ايران است. اين تاريخ مهم است، ولي دنيا هم در روز 12 مه متوقف نخواهد شد. مهم است که اين ديالوگها ميان آمريکاييها و اروپاييها بعد از اين تاريخ هم ادامه داشته باشند. من نميدانم آيا اين تاريخ ميتواند ذهنيت رئيس جمهور ترامپ و کنگره آمريکا را عوض کند يا نه؟
براي اين کار، بايد مذاکرات مستقيمي داشته باشيم و فقط با انتشار نامه در روزنامه عمل نکنيم. به همين دليل هم هست که مد نظر داريم که با همکاران انگليسي و آلماني خود هياتي را قبل از 12 مه به آمريکا بفرستيم تا بر مبناي اين نامه و حفظ آمريکا در توافق و آنچه بعد از آن ميتواند اتفاق بيفتد و حتي بعد از آن مذاکره کنيم.
لوپوئن: به نظر شما عواقب خروج آمريکاييها از توافق، براي خاورميانه چه ميتواند باشد؟
دلفين او: اروپاييها در اين زمينه بسيار شفاف و روشن بودهاند و ژان ايو لودريان وزير امور خارجه نيز در اين زمينه آن را تکرار کرده است که" ما در توافق هستهاي با ايران باقي خواهيم ماند". ما معتقديم که حتي اگر آمريکا هم بيرون برود، اين توافق، خوب، ضروري و اجتناب ناپذير است. به نظر ميرسد که مقامات ايراني نيز در صورتي که آمريکاييها بيرون بروند، از توافق بيرون بروند.
در اين صورت، توافق ديگر وجود نخواهد داشت و اقبالي هم نخواهد داشت. عواقب اين کار هم براي روابط ما با ايران و هم براي اوضاع منطقه فاجعه بار خواهد بود. زيرا توافق به ما اجازه ميداد که نه تنها درباره عدم اشاعه هستهاي در منطقه پيشرفت داشته باشيم بلکه به ما اجازه ميداد کانالهايي را براي مذاکره با ايران نگه داشته باشيم که البته اين هم خود موفقيتي در اين زمينه بود که ميبايست به ديگر زمينهها منتهي ميشد. اگر توافق از بين برود ديگر کانالهاي ارتباطي نيز از بين خواهند رفت.
لوپوئن: ولي مخالفين معتقدند که توافق هستهاي اصلاً چيزي از" اقدامات بي ثبات کننده ايران" در منطقه نکاسته است.
دلفين او: ما مدام اين موضوع را براي آمريکاييها تکرار ميکنيم که هدف توافق هستهاي با ايران جلوگيري از حمايت ايران از بشار اسد در سوريه يا حوثيها در يمن نبوده است. در توافق نوشته شده که بحث بر سر ممانعت از دستيابي ايران به سلاح هستهاي بوده و اين هدف محقق شده است. همانطور که بارها نيز آژانس بينالمللي انرژي اتمي، آن را تاييد کرده است.
امروزه برنامه هستهاي ايران، نه تنها متوقف شده بلکه ظرفيتهاي آن نيز کاهش يافتهاند. لذا ديگر ريسک هستهاي شدن اين کشور وجود ندارد. برعکس، اگر آمريکاييها و ايرانيها از توافق بيرون بروند، نه تنها اين ريسک براي ايران، بلکه براي کشورهاي همسايه ايران نيز وجود دارد. ضمن اينکه اخيراً کشورهاي ديگر همچون عربستان سعودي نيز اعلام کردهاند که ميتوانند براي حرکت در مسير هستهاي تلاش کنند.
لوپوئن: ولي آيا امکان اين هست که مسائل منطقهاي با ايران مطرح شود؟ به عبارت ديگر از طريق تماسهايي که شما با رئيس جمهوري ايران و وزير امورخارجه ايران (که قدرت محدودي در اين زمينه دارند) ميتوان اين مسائل را مطرح کرد؟
دلفين او: قبلاً ما فقط درباره مسائل هستهاي صحبت ميکرديم. امروزه اين گفتوگوها شروع به وسعت يافتن کردهاند. همه چيز به موضوع گفتوگو ربط دارد. چهار موضوع اساسي با ايران وجود دارد: سوريه، يمن، حزب الله و برنامه بالستيک تهران. به اعتقاد من زمينه يمن از همه زمينهها مساعدتر است که با ايرانيها وارد گفتوگوهاي مستقيم بشويم و در اين زمينه است که ما بيشترين شانس را براي داشتن يک مذاکره با همه بازيگران ديگر منطقه در اختيار داريم، اگرچه در حال حاضر، پيشرفت واقعي هم در اين زمينه در اختيار نداشته باشيم.
در زمينه موشکي مذاکرهاي باز شده اگر چه تا الان هنوز به نتيجه نرسيده است. سوريه، موضوع ديگري است. به همين خاطر است که حملات هفته گذشته به سايتهاي سلاح شيميايي سوريه انجام شدند، ولي يکبار ديگر هم تاکيد ميکنم که اگر توافق هستهاي به صورت دو فاکتو، حذف شود ما احتمالاً بايد يک عقب نشيني ديگر را براي خودمان ثبت کنيم.
لوپوئن: آيا نزديک بودنهايي که رئيس جمهور ماکرون با ترامپ از خود نشان ميدهند ميتواند باعث تغيير موضع ترامپ در زمينه هستهاي شود؟ بخصوص که رئيس جمهورفرانسه نيز به زودي به واشنگتن سفر مي کند.
دلفين او: يکي از موضوعات سفر همين مبحث است. اين همان چيزي است که ماکرون در گفتوگوي قبلياش با " Vanity Fair" نيز به آن اشاره کرده بود. من فکر ميکنم که روابط فردي ميان اين دو رئيس جمهور مهم است همانطور که اين موضوع در بحث اجلاس کوپ 22 که ترامپ از خروجش از آن خبر داده بود نيز خود را نشان داد و ترامپ گفت شايد در تصميمش تجديد نظر کند.
اينکه فرانسه موضعي سخت درباره برنامه باليستيک ايران و نيز پرونده سوريه داشته باشد، علامتي است که به سوي آمريکاييها فرستاده شده است. اين نشان ميدهد که ما ساده انديش و زود باور نيستيم و آنطور که برخيها ميخواهند آن را القاء کنند به ايرانيها هم وابسته نيستيم. ما واقعاً يک موضع مستقل و جدي داريم که مانع از آن نميشود که درباره حفظ توافق هستهاي هم قاطعانه برخورد نکنيم. توافقي که يک سپر واقعي در برابر ريسک اشاعه هستهاي محسوب ميشود. در واقع همين سپر، براي همه نيز هست: کشورهاي منطقه، اسرائيل، عربستان سعودي و هچنين دولتهاي غربي.
لوپوئن: انتصابهاي اخير يعني جان بولتون به پست استراتژيک مشاور امنيت ملي و مايک پومپئو به عنوان وزير خارجه، به معناي محکوم کردن توافق هستهاي نيست؟
دلفين او: اين انتصابها علامتهاي نگران کنندهاي هستند چرا که اين نومحافظه کاران قبلاً نيز مواضعي بسيار شديد عليه ايران از خود بروز دادهاند. اين به اين معنا است که نه بولتون و نه پومپئو هنوز وارد عمل نشدهاند. ولي اين هم نبايد مانعي براي ادامه کارهاي بازدارنده ما نزد کنگره و کاخ سفيد و نزد خود رئيس جمهور ترامپ باشد.
لوپوئن: ديپلماسي پارلماني يعني چه و خود شما چه نقشي در اين موضوع ايفا ميکنيد؟
دليفن او: اين مفهوم مقداري ناشناخته است، ولي اساساً از آن، اين برداشت ميشود که سياست خارجي، زمينهاي مختص رئيس جمهور ميباشد ولي اين به آن معنا هم نيست که نمايندههاي پارلمان نميتوانند وارد عمل شوند. نبايد خود را از همه راههايي که ميتوانند در خدمت ديپلماسي باشند محروم کرد يا از تلاش براي تاثير گذاري بر مخاطبين مان و بحثها دست برداشت. ابتکار اين نامه نمونهاي موفق است و من اميدوارم که بتوانيم به نمايندها نشان دهيم که بسيج شوند و تا آنجا که بتوانيم آشکارا در خدمت دولتهايمان باشيم. متوجه باشد که اين براي اولين بار است که سه پارلمان اروپايي با هم و در قالب اين نامه سرگشاده اينطور عمل ميکنند.