(باب السادس.
آخرين قسمت)
اگر حکم بر له بود وکيل
منتظر عکس العمل طرف دعوي مي ماند. که يقينا اعتراض خواهد داد.پس لايحه مناسب تهيه
کرده تا همراه اعتراض طرف دعوي به محکمه بالاتر برود .مبادا که حرف هاي طرف دعوي
موجبات اغفال محکمه بالاتر را فراهم نمايد که موارد قابل توجهي مشاهده شده است.
وآدميزاد است وحرف بي تاْثير نيست مگر براي انسان هاي فرهيخته وفرزانه که فرزانگي
صفتي ممدوح وپسنديده متعالي است که هرکس را به آن مقام دسترسي نيست.واندک انسانها
به آن صفت متصف گردند و در قديم حکماي فرزانه بعلت پاک وبي آلايش بودن زمانه بيشتر
يافت ميشد!....
سعي نموديم در شش قسمت و
5 کارگاه نمايشي،آموزشي تعاليمي که به طلاب طريقت جماعت وکلا داده مي شود براي
خوانندگان بطريق سهل وآسان واگو نمائيم!
تمامي دعواي زن وخواهر زن ومادر زن و
باجناق نويسنده و وکيل و پارکه و رئيس و فراش محکمه ونماينده نظميه وگفتمان آنها
که متکي بر فرهنگ عوامانه بود مثالي بود تا خوانندگان با نمونه اي ازنمونه ها آشنا
گردند!وهيچکدام غير از خودمان واقعيت عيني نداشته ومثلي بودند!ليکن مثل آنها در
جامعه پيدا مي شود!چنانچه ديده ايد و ديده ايم و ديده اند!اميد است که بر
خوانندگان مفيد بوده باشد.!عجالتا خدا يار و نگهدارهمه وکلا وحقوقدانان باد.!!!!
تمه
سلسله الآداب الدعوي بعون وقوه حق تعالي.م