استاد محمدرضا ضيايي بيگدلي يكي از مفاخر علم حقوق كشورمان در عرصه بينالمللي است كه در كارنامه تحقيق و تدريس وي بيش از 40 سال تلاش و مجاهدت علمي ثبت شده است.
به گزارش خبرنگار حقوقي قضايي باشگاه خبرنگاران، محمدرضا ضيايى بيگدلى استاد دانشگاه، حقوقدان و نويسنده متولد 1321 تهران است. تحصيلات ابتدايى و متوسطه را در تهران طى نموده و در سال 1340 از دبيرستان دارالفنون موفق به اخذ ديپلم ادبى شده است.
مطالعات غيردرسى او عمدتاً حول محور تاريخ اسلام، زندگى پيامبر و ائمه بوده و کتابهاى «محمد؛ پيامبرى که از نو بايد شناخت» و «پيامبر» زين العابدين رهنما را مطالعه کرده است. پدرش که درجه اجتهاد داشته و فردى معمم بوده و بعدها به تحصيل در دانشگاه هم روى آورده و مدرک دکتراى الهيات را از دانشگاه تهران دريافت کرده و در وزارت دارايى وقت و دانشگاه تهران و دانشکده افسرى هم درس مى داده است.
استاد ضيايي بيگدلي درپى اين نبوده است که باور و نگرش خود را به محمدرضا - پسر و فرزند ارشد خانواده - تحميل کند و بچه بزرگ خانواده هم بر 6 برادر و خواهر خود تأثيرگذار بوده است.
وى در سال 1340 به دانشگاه تهران راه پيدا مىکند و در رشته حقوق دانشکده حقوق به تحصيل مىپردازد و بعد از 3 سال فارغ التحصيل مىشود.از استادانش يعني دکتر سيدحسن امامى، دکتر محمدباهرى، مشکات و سنگلجى به نيکى ياد مىکند و اعتقاد دارد ازنظر علمى دکتر سيدحسن امامى (استاد درس حقوق مدنى) و دکتر باهرى (استاد درس حقوق کيفرى) برايش الگو بودهاند.
بعد از اتمام تحصيل دوره کارشناسى، دوره يکسال و نيمه خدمت نظام وظيفه را پشت سر مىگذارد و با توجه به علاقه شخصى خودش و اصرار پدرش که ثروت و املاک موروثى برخوردار بوده به منظور ادامه تحصيل در ســــــال 1344 به فرانسه ميرود و تحصيلات آکادميک خود را در رشته حقوق بينالملل عمومى به مدت 4 سال تا مقطع دکترا در دانشگاه مونت پوليه ادامه مىدهد.
اين سفر، اولين سفر خارج از کشور محمدرضا ضيايى بيگدلى بوده. سفرى سخت و زندگى در محيطى غريب؛ اگرچه قبل از سفر، چند نفر آشنا و فاميل در فرانسه داشته و او با کمک آنها از راهنمايىهاى لازم بهرهمند مىشده ولى به هرجهت محيط غريب، تجربهاى جديد پيش روى او مىنهد و او ناهمخوانى دو فرهنگ ايرانى و فرانسوى خصوصاً درزمينه ارتباط بين افراد و محيط خانوادگى را لمس مىکند.
تز دکتراى او درمورد مسؤوليت بينالمللى افراد و به عبارت دقيقتر «مسؤوليت افراد درحقوق بين الملل» بوده است. «من عمده بحثم اين بود که برپايى دادگاههاى نورنبرگ و توکيو در ايام بعد از جنگ جهانى دوم، زمينه را براى يک تحول درحقوق بينالملل فراهم نموده است و ما بايد به سمتى برويم که افراد نتوانند پشت حجاب شخصيت حقوقى و دولتها، خودشان را مخفى کنند و مرتکب جنايات عليه بشريت شوند.»
ضيايى بيگدلى پس از بازگشت به وطن، به مدت دوماه در حوزه معاونت ادارى و مالى وزارت کشور به عنوان کارشناس ادارى به کار مشغول مىشود و سپس به مدت يک سال و نيم به عنوان کارشناس در دبيرخانه و اداره سوم سياسى وزارت خارجه مشغول تهيه گزارشهاى سياسى و حقوقى مى شود.
پدرش در بهمن 1349 موفق مىشود مجوز تأسيس مدرسهاى عالى به نام مدرسه عالي علوم قضايي و اداري قم را از وزارت علوم وقت دريافت کند. او اولين عضو هيأت علمى و معاون ادارى و مالى آنجا و در ضمن قائم مقام پدرش که رئيس آنجا بوده مى شود. در آنجا او حقوق بينالملل عمومى و سازمانهاى بينالمللى را تدريس مىکرده و اين کار را تا سال 1354 يعنى سال دولتى شدن مدرسه عالى ادامه مىدهد.
با دولتى شدن مدرسه، احساس ناخوشايندى به او دست مىدهد و آن مدرسه با عنوان مجتمع آموزشى عالى قم به دانشگاه تهران واگذار مىشود و اولين رئيس آن بعد از دولتى شدن هم دکتر مظاهر مصفا بوده که از جانب دانشگاه تهران به آن سمت منصوب مىشود.
اگرچه ضيايى بيگدلى مىتوانسته دست کم به عنوان عضو هيأت علمى در آن مدرسه به کار خود ادامه دهد اما از سمت خود استعفا مى دهد و به همراه همسرش به تهران مىآيد. مدتى در مدرسه عالى بازرگانى تدريس مىکند و بعد به کارهاى ادارى و حقوقى تمايل پيدامى کند و يکسال مدير حقوقى صندوق عمران مراتع وزارت کشاورزى بوده و بعداً هم مديرکل حقوقى سازمان ثبت احوال مىشود.
در سال 1358 معاون ادارى و مالى دانشکده مستقل علوم سياسى و اجتماعى مىشود که رياست آن به عهده دکتر ساعى بوده است. در اواخر سال 1358 دانشکده علوم سياسى و اجتماعى در 15 مؤسسه آموزشى مستقل ديگر ادغام مىشود و نام مجتمع دانشگاهى ادبيات و علوم انسانى به خود مىگيرد.
عضدى رياست مجتمع را به عهده داشته و ضيايى هم به مدت يکسال و نيم به درخواست رئيس مجتمع، معاونت ادارى و مالى آن را به عهده مىگيرد. با تأسيس دانشگاه علامه طباطبايى، عضو هيأت علمى آنجا مىشود و اين عضويت تاکنون ادامه داشته است و دروس حقوق بينالملل، حقوق اساسى، اسلام و حقوق بينالملل و سازمانهاى بينالمللى را در طى اين سالها ارائه داده است.
او در سالهاى 67-1360به صورت متناوب و به مدت 12 سال مدير گروه حقوق دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايى بوده و نقش مهمى در تبديل گروه حقوق به دانشکده حقوق ايفا نموده است. بالاخره به مشقات بسيار دانشکده تأسيس مىشود. يکى از موانع تأسيس دانشکده اين بوده که هرگونه گسترش تأسيسات دستگاههاى دولتى در تهران ممنوع است ولى بالاخره در سال 1376 تأسيس دانشکده عينيت مىيابد و اين دانشکده در حال حاضر 1100 دانشجوى کارشناسى، 300 دانشجوى کارشناسى ارشد و 13 دانشجوى دکتراى حقوق بينالمللى را تربيت مىکند.
معروفترين نوشته او، کتاب «حقوق بينالملل عمومى» است که هم اکنون به چاپ بيست و يکم رسيده و حدود يکصد هزارنسخه از آن به بازار آمده و به فروش رفته است. هرچند که کتاب «مقدمه علم حقوق» دکتر کاتوزيان که چندسال قبل ازانقلاب چاپ اول آن به بازار آمده بيش از 30 بار چاپ شده است ولى دستيابى کتاب ضيايى بيگدلى به چاپ بيست و يکم درميان کتاب هاى حقوقى منتشر در ساليان بعد از انقلاب يک رکورد بىنظير مىباشد.
وي هم اکنون مدير پروژهاى است که دانشگاه علامه طباطبايى تصويب کرده و آن تدوين دايرةالمعارف ديوان بينالمللى دادگسترى است. پروژهاى که کليه اطلاعات مربوط به آن ديوان را دراختيار خوانندگان مىگذارد و تدوين چنين دايرةالمعارفى حداقل 5 الي 6 سال وقت نياز دارد. او خود را آدم خوش بينى مى داند که زمينه هاى اقناع وجدانى را داشته و عاشق کارش بوده است و اعتقاددارد که کارحاشيه اى حتى کارى مانند وکالت نداشته است.
اين حقوقدان مىگويد:" اگر مىخواستم به کار حاشيهاى بپردازم همين آثار تحقيقى و تأليف هم نمىتوانستم انجام دهم." اين نويسنده و استاد دانشگاه که بيش از 40 سال علم آموزى درحوزه حقوق و 35 سال تدريس در زمينه حقوق بينالملل عمومى را در سابقه خود دارد فعاليت در انجمن ايرانى مطالعات سازمان ملل متحد را در راستاى اهداف علمى و اصلىاش مىداند.