احكام مدت در متعه
حديث شريف:
1 - امام صادقعليه السلام مىفرمايد: "متعه صورت نمىپذيرد مگر بامدت مشخص ومزد معلوم."(282)
2 - ونيز امام صادقعليه السلام مىفرمايد: "اگر به مدت تصريح شودمتعه خواهد بود واگر تصريح نشود نكاح دائم است."(283)
3 - هم ايشان مىفرمايند: "مرد هر چند روز را كه بخواهد با زنشرط مىكند."(284)
تفصيل احكام:
1 - مدت در عقد متعه شرط است وبايد به گونهاى مشخص باشدكه نه كاستىپذير باشد ونه افزونىپذير، واگر چند روز معين يا چندهفته يا چند سال را مشخص كند صحيح است.
2 - عقد موقت با شرط كردن يك روز، يا بخشى از يك روز، يا يكبار يا دو بار صحيح خواهد بود، ودر اين صورت مرد پس از پايانمدت يا پايان يافتن مباشرت جنسى وپيامدهاى عرفى آن زن را تركمىكند مشروط بر اين كه زمان مباشرت جنسى عرفاً مشخّص باشد،پس اگر مرد شرط كند كه دو بار به زن مباشرت كند وفاصله ميان ايندو بار غير مشخص باشد اشكال خواهد داشت مگر اين كه مدت رامشخص سازد يا عرفاً مشخص باشد.
3 - آيا جايز است مدتى را در آينده مشخص كند وبراى مثالبگويد: ماه رمضان سال آينده؟ فقها پاسخ مثبت مىدهند. 4 - نمىتوان وقتى را مشخص كرد كه براى كام گرفتن ومباشرتكافى نباشد، چنان كه نمىتواند مدت را - مثلاً - دويست سال تعيينكند، زيرا اين امر بنا به اقوى مخالف با مقتضيات تعيين وقت ومدتاست.
5 - اگر مدت را در عقد ذكر نكند، وقصد مرد از عدم تصريح بهمدت در عقد، مطلق نكاح است، به عقد دائم بدل مىشود، واگرقصد او تنها نكاح موقت باشد ظاهراً عقد او فاسد وباطل است.
احكام شرط در متعه
حديث شريف:
1 - ابن بكير به نقل از امام جعفر صادقعليه السلام مىگويد:
"اگر شرايط متعه را بر زن عرضه كردى و او بدان تن داد وتزويج راايجاب كرد، شرط اول خود را پس از نكاح به او عرضه كن، اگر آن راپذيرفت كه شرط جايز است واگر آن را نپذيرفت، پس شرطى كه قبلاز نكاح بوده بر او روا نيست."(285)
2 - احمد بن محمد بن ابو نصر از امام صادقعليه السلام روايت مىكند كهفرمود: "در نكاح متعه، هم ارث هست وهم نيست، اگر شرط كردىهست والاّ خير."(286)
تفصيل احكام:
1 - هر شرطى كه در عقد متعه بدان تصريح شود، يا باشناخت دوطرف، عقد بر آن استوار گردد الزامى خواهد بود، اما سخنانى كهپيش از عقد ميان آن دو جريان مىيابد، وگاهى وعده هاى فريبدهنده در آن است اگر در عقد مورد توافق طرفين قرار نگيرد الزامىنخواهد بود.
2 - جايز است دو طرف وقت ملاقات را مشخص كنند، كه شبباشد يا روز ويا حتى ساعت مشخصى، واگر عدم مباشرت جنسى راشرط كنند يا تعداد دفعات را به طور هفتگى مشخص سازند ياشرايطى از اين دست را پيش نهند كه مورد پذيرش دو طرف استجايز ووفاى به آن واجب است.
3 - در عقد متعه دو طرف از همديگر ارث نمىبرند، ولى آيا شرطكردن آن جايز است؟ برخى از فقها مىگويند آرى، وبرخى نيزگفتهاند كه ارث با حكم الهى محقق مىشود نه با شرط بشرى وبر ايناساس ارث بردن از يكديگر حتى در صورت شرط كردن جايز نيست.
احكام فرزندان و جدايى در متعه
حديث شريف:
1 - هشام بن سالم مىگويد به امام صادقعليه السلام عرض كردم: بهچنين زنى )كه مىخواهم با او متعه كنم( چه بگويم؟ فرمود: "به اوبگو: تو را به ازدواج در مىآورم بر پايه كتاب خدا وسنت پيامبر او،وخداوند ولىَّ من وتوست، براى فلان مدت و)فلان مقدار( درهم بهاين شرط كه خدا ضامن من بر تو باشد كه به من وفادار بمانى، ومنبراى تو شبها را تقسيم نمىكنم، وفرزندى از تو نخواهم طلب كرد،وتو هم براى من عدهاى نگاه نخواهى داشت، پس هرگاه عقد تو تمامشد تا چهل وپنج روز ازدواج نمىكنى واگر باردار شدى مرا آگاه كن."(287)
2 - محمد بن مسلم مىگويد به امام صادقعليه السلام عرض كردم: اگر)زن متعه( حامله شد؟ فرمود: "او فرزند شوهر خواهد بود."(288)
3 - ابن ابى يعفور از امام جعفر صادقعليه السلام نقل مىكند كه فرمود:"مرد، زن متعه را لعان نمىكند."(289)
4 - زراره از امام باقرعليه السلام نقل مىكند كه: "هرگاه )در ازدواج متعه(مدت سپرى شد بدون طلاق، جدايى حاصل مىشود."(290)
تفصيل احكام:
1 - مرد مىتواند در رابطه با زنى كه متعه كرده است عزل كند،وهرگاه از آن بهراسد كه فرزندش در اين ميان لوث شود عزل مستحبخواهد بود، وشايسته است كه آن را هنگام عقد شرط كند.
2 - اگر زن متعه حامله شد فرزند به پدر ملحق مىشود، وجايزنيست فرزند را از خود نفى كند مگر با علم به اين كه فرزند از او نيستحتى اگر از زن عزل كرده باشد چون گاهى آب بدون آگاهى مرد بهرحم زن مىرسد.
3 - اگر مرد، فرزند را نفى كند بدوننياز بهلعان، ظاهراً نفى مىشود.
4 - در متعه، طلاق نيست واگر مردى بخواهد از او جدا شود كافىاست بقيه مدت را به زن ببخشد تا جدايى حاصل شود، واگر منتظرشد تا مدت عقد به پايان رسيد، زن از مرد جدا مىشود بى اينكه نيازبه صيغه معينى داشته باشد.
5 - در متعه ايلاء ولعان نيست.
6 - اما درباره ظهار، بين فقهاء، اختلاف است واشبه عدم وقوعظهار است واحتياط در آن بهتر است.
احكام عده در متعه
حديث شريف:
1 - عبد اللَّه بن عمر در حديثى از امام صادقعليه السلام )درباره متعه(روايت مىكند كه عرض كردم عدّه آن چقدر است؟ فرمود: "چهلوپنج روز يا يك حيض كامل."(291)
2 - حميرى از امام زمان عجل اللَّه تعالى فرجه روايت مىكند كهنامهاى به حضرتعليه السلام نوشت درباره مردى كه با زنى در برابر چيزىمعلوم تا مهلتى معلوم ازدواج كرد، وهنوز بر آن زن مهلت داشت كهبقيه مدت را به آن زن بخشيد وزن سه روز پيش از آن كه مرد او را رهاكند حيض شده بود، آيا مرد ديگرى مىتواند او را به هنگام پاك شدناز اين حيض تا وقت معلوم وبا مهر معلوم متعه كند، يا بايد تا حيضديگر منتظر بماند؟ امام عجل اللَّه تعالى فرجه پاسخ داد: "تا حيضديگر منتظر مىماند، زيرا كمترين عده يك حيض كامل ويك طهركامل است."(292)
3 - زراره به امام باقرعليه السلام عرض كرد: عده متعه چقدر است اگر مردمتعه كننده بميرد؟ حضرتعليه السلام فرمود: "چهار ماه وده روز." سپسفرمود: "اى زراره! در هر ازدواجى كه مرد بميرد زن، خواه آزاد باشديا كنيز وازدواج به هر شكلى كه باشد نكاح دائم باشد يا متعه يا ملكيمين، عده او چهار ماه وده روز است."(293)
تفصيل احكام:
1 - زن بايد پس از پايان يافتن مهلت متعه چهل وپنج روز يا يكحيض كامل ويك طهر كامل، عده نگه دارد، واگر در عادت باشدمنتظر مىماند تا پاك شود وهرگاه بار دوم حيض شد از عده خارجمىگردد.
2 - اگر مدتش به پايان رسد در حالى كه پاك است منتظر مىماند تاحيض شود وسپس پاك گردد وباز حيض شود وسپس به محض ديدنخون از عده خارج شود.
3 - اگر انتهاى مدت زن همزمان باشد با انتهاى عادت او بايد منتظربماند تا از حيض بعدى پاك گردد به گونهاى كه در آن هنگام يك طهركامل ويك حيض كامل صورت پذيرفته باشد واحوط آن است كه تاحيض بعدى منتظر بماند.
4 - اگر مرد متعه كننده پيش از پايان يافتن مدت بميرد، زن متعه نيزبايد همچون همسر دائم چهار ماه وده روز عده نگه دارد.
5 - مرد مىتواند يك زن را بارها متعه كند وآن همچون زن دائمنيست كه پس از نه بار طلاق دادن براى هميشه حرام گردد، وهرگاهمهلتش به پايان رسيد مىتواند از نو او را عقد كند ومنتظر عده اونمىماند، ومىتواند پيش از پايان يافتن مهلت بر مهر زن بيفزايدومدت او را اضافه كند، ولى بنا به احوط نمىتواند پيش از بخشيدنبقيه مدت زن را از نو عقد كند.
نويسنده:آيت الله محمد تقي مدرسي